۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

@ErtebatM وضعیت کارگران ایران در زیر خط فقر گفتگو عباس داوری

 وضعیت کارگران ایران در زیر خط فقر  گفتگو عباس داوری 




 کارگران همواره مورد بیشترین ظلم و غارت بوده‌اند، بیشترین کار و زحمت و کمترین دریافتی 13 میلیون کارگر ایرانی که نان آور حداقل 40 میلیون نفرند، حق و حقوق این قشر زحمتکش تماماً بالا کشیده می‌شود و آنچه برایشان می‌ماند رنج و پریشانی زندگیست!

گل تلاشها و عرق ریختنهای کارگران در میزان دستمزد خلاصه می‌شود، دستمزدی که به اعتراف مهره‌های همین رژیم با هزینه‌های کارگران، فاصله بسیار دارد.

عباسی رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران: اگر 3 میلیون تومان الی ۳.۵ میلیون تومان اگر یک خانوار کارگری دریافتی داشته باشد می‌تواند همان در خط فقری که ما گفتیم بتونه زندگی بکنه». (شبکه 2 تلویزیون رژیم 6اسفند 95)

این در حالی است که کارگر نه تنها عمر و جوانی و زندگی‌اش را برای کارش می‌گذارد بلکه جان و سلامتش هم در کار در خطر است.

شبکه مستند رژیم -کارگران معدن 25آبان 95):
«اون دیگه با خداست دیگه می‌ریم تو، حالا هر اتفاقی افتاد دیگه..

یک کارگر دیگر: با خداس دیگه شاید بیای بیرون، شاید نیای

شرایطی که در بخش خصوصی در آن کار می‌شود شرایط 30سال پیش است که کارگر همان موقع کار می‌کرد، یعنی همان شرایطی که کارگر 30سال کار می‌کرد و دو سال بعد بعداز بازنشستگی از دست می‌رفت جانش رو از دست می‌داد شرایط کار در حال حاضر ما بر می‌گردد به شرایط کارگرانی که 30سال در داخل معدن البرز مرکزی کار کردن».

اما دستمزد کارگران در ایران چگونه است؟
برای پاسخ به این سؤال یک مقایسه ساده‌ای انجام می‌دهیم.

حد اقل دستمزد برای سال 1396 کمی بیشتر از 930هزار تومان تعیین شد.

و بنا بر ماده 51 قانون کار، ساعتهای کاری کارگر نباید در روز از 8ساعت و در هفته از 44 و در 4 هفته‌ی متوالی از 176ساعت تجاوز نماید. حال اگر مبنا را همین 176ساعت بگیریم،
دستمزد یک کارگر در ساعت می‌شود، 5هزار و 284 تومان، یعنی 1 دلار و 41 سنت.

از طرفی حداقل خط فقر 3 میلیون تومان می‌باشد
یک مقایسه ساده با کشور استرالیا عمق این درد را بیشتر نشان می‌دهد، در استرالیا یک کارگر در هر ساعت ۹دلار و ۵۴ سنت دریافت می‌کند. یعنی حداقل ۸ برابر کارگر ایرانی دریافت می‌کند. در فرانسه کارگر در هر ساعت ۸دلار و ۵۷ سنت یعنی ۷ برابر یک کارگر ایرانی و در انگلستان ۷دلار و ۶۰ سنت یعنی ۶ برابر یک کارگر ایرانی دریافت می‌کند.

هم اکنون رژیم آخوندی کارگران میهن را تا حدی چپاول می‌کند که دستمزد آنان در انتهای جدول دستمزد جهانی قرار گرفته و چند پله زیر خط فقر رفته‌اند.

حالا با این توجه اولین سؤال این است که رژیم مدعی است که با استفاده از قوانین کار به‌خصوص ماده 41 قانون کار، دستمزدها را بالا برده، آیا این ادعا درست است، اگر نه مشکل کجاست؟

ماده 41- شورای عالی کار همه ساله موظف است میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین نماید:
1- حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌شود.

2- حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه‌ای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام می‌شود را تأمین نماید.

تبصره- کارفرمایان موظفند که در ازای انجام کار در ساعتهای تعیین شده قانونی به هیچ کارگری کمتر از حداقل مزد تعیین شده جدید پرداخت ننمایند و در صورت تخلف ضامن تادیه مابه التفاوت مزد پرداخت شده و حداقل مزد جدید می‌باشند.

اما هر ساله دولت با آمار سازیهای تقلبی تورم را کم نشان می‌دهد تا این‌که دستمزد کارگران را بالا نبرد، خبرگزاری فارس رژیم در این باره نوشت: «دولت بیش از 300 قلم کالایی که ممکن است حتی یکبار نیز در زندگی آنها وارد نشود را بررسی و طبق آن نرخ تورم را اعلام می‌کند».

اما شاخص بعدی معیشت کارگران است که اصلاً در نظر گرفته نشده است. همین الآن در جامعه خط فقر بین 3 تا چهار میلیون تومان است. خبرگزاری حکومتی مهر در این باره نوشت: «حداقل هزینه ماهیانه یک خانواده، با توافق هر سه گروه دولت، کارفرمایی و کارگری ۲ میلیون و ۴۸۹ هزار تومان تعیین شد. به عبارتی بین حداقل دستمزد سال جاری و هزینه معیشت، حدود یک میلیون و ۶۷۷ هزار تومان معادل ۶۷ درصد شکاف وجود دارد».

اما در عمل باز هم هیچ تأثیری به‌حال کارگران نداشت.
سهم کارگران در هزینه تولید یک کالا در ایران در بهترین شکل 10 درصد است در حالی که در کشورهای پیشرفته این عدد تا 60 درصد هم می‌رسد و این نشان می‌دهد که چقدر حق کارگر ایرانی خورده می‌شود با توجه به این‌که اقتصاد ایران اساساً دولتی است، این رژیم است که حق کارگران را می‌خورد و بالا می‌کشد.

باز هم در مقایسه با سایر کشورها مشخص می‌شود که وضعیت کارگران در ایران با سایر کشورها تا چه حد متفاوت است.

در ابتدا باید گفت که بر اساس آمار سازمان بین‌المللی کار خط سیری، برای هر نفر روزانه 2 دلار تعیین شده است، یعنی برای یک خانواده 4نفره می‌شود ماهی 240 دلار، اگر حداقل حقوق را در ایران به دلار تبدیل کنیم می‌شود 246 دلار یا کمی بیشتر که این یعنی فقط یک خانوار کارگری 6 دلار، یعنی 23هزار تومان از خط سیری بیشتر حقوق می‌گیرد.
پرداخت دستمزدهای پایین در ایران تحت حاکمیت آخوندها در حالی است که کارگران ایرانی از نظر میزان ساعتهای کاری در ابتدای لیست کشورهای با بیشترین ساعتهای کاری اجباری قرار دارند.
بر اساس گزارشات رسمی اکثر کشورهای پیشرفته بین 38 تا 40ساعت در هفته کار می‌کنند و برای هر ساعت دستمزد 7 دلار دریافت می‌کنند؛ اما این رقم در کشورهای جهان سومی به 44 تا 48ساعت کار اجباری در هفته و برای هرساعت کمتر از 4دلار دستمزد می‌رسد.
حداقل دستمزد برای هر کارگر ایرانی برمبنای ارز رایج کشور ماهانه چیزی حدود 270 دلار است یعنی هر کارگر ایرانی بابت هرساعت کار حدود ۱.۵ دلار دریافتی دارد.

در یک بررسی تنها کشوری که کمتر از ایران حقوق پرداخت می‌کند مکزیک است و دومین کشور ایران آخوندی است.

واکنش کارگران به این همه اجحاف و ظلم، همان‌طور که شاهد بوده و هستیم اعتراضات گسترده کارگری در سراسر کشور بوده است.
در طول سال گذشته نزدیک به ۲هزار تجمع اعتراضی از کارگران به ثبت رسیده است.
دامنه این اعتراضات به حدی زیاد بود که پاسدار اشتری در اشاره به آن به خبرگزاری حکومتی ایسنا 7اسفند 95 گفت: «اکنون به‌دلیل تعطیلی برخی کارخانه‌ها و مؤسسات اعتباری، تجمعاتی انجام می‌شود که تعداد آنها برخی روزها بین ۲۰ تا ۳۰ تجمع است که باید این تجمعات خوب مدیریت شود. زیرا وقوع یک اتفاق در شهرستان می‌تواند بازتاب ملی و بین‌المللی داشته باشد».

برای نمونه:
بیش از 2هزار کارگر کارخانه آلومینیوم سازی هرمزگان در اعتراض به حقوق عقب‌افتاده خود دست به یک اعتراض گسترده و طولانی زدند، این شروع اعتراضات کارگران در سال گذشته بود، کارگران شجاع پلی‌اکریل اصفهان در اعتراض به پرداخت نشدن نزدیک به یک سال از حقوقشان بارها و بارها دست به اعتراض زدند و در یک اقدام شجاعانه، کارفرمای این کارخانه که از وابستگان رژیم بود را از کارخانه اخراج کردند.
از اعتراضهای کارگران می‌توان به اعتراض کارگران کارخانه روغن نباتی قو، کشت و صنعت مهاباد، آزمایش، کارگران شرکت معدنی الماس مته در طبس، اعتصاب صدها تن از رانندگان معدن گُل‌گُهر سیرجان و بستن جاده با به آتش کشیدن لاستیک، و صدها مورد دیگر اشاره کرد.
موضوع این اعتراضات حول دستمزدها، دستگیری و زندانی کارگران مبارز، نپرداختن حق بیمه کارگران، نداشتن امنیت شغلی و اخراج از کار بوده است.
موضوع دیگر که در رابطه با اعتراضات کارگران باید توجه کرد، بالا رفتن کیفیت این اعتراضات در سال گذشته است. در سال گذشته ما شاهد اعتراضات طولانی‌مدت و پیگیر، شعارهای جدید و ضدحکومتی و ریشه‌یی‌تر، و رویاروئی‌های بیشتر بین کارگران و رژیم آخوندی بودیم.

واقعیت این است که کارگران روشن ساختند که مشکل با این رژیم ضدکارگری مشکل پایه‌یی و اساسی است. شعارپرشورو معنا دار کارگران هپکو اراک که شعار قیام مردم در انقلاب ضدسلطنتی را یادآوری می‌کرد هم عمق شکاف بین مردم و کارگران با رژیم را نشان می‌دهد و هم راه‌حل را که از جنس قیام است ارا‌ئه می‌کند. آنها می‌گفتند: «زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی. مرگ بر این وضع».

و آخرین حرکت شجاعانه کارگران مربوط به روز 11اردیبهشت بود که در حالی که رژیم در یک اقدام منزجر کننده مراسم فرمایشی روز کارگر را بر سر قبر خمینی برگزار کرد، کارگران این بساط را برهم زده و بارها با شعارهای خود سخنرانی روحانی شیاد را قطع کردند. کارگران شعار می‌دادند «عزا؛ عزا است امروز: روز عزاست امروز؛ زندگی کارگر رو به فناست امروز».




@ErtebatM وضعیت کارگران ایران در زیر خط فقر  گفتگو عباس داوری


https://youtu.be/o9DbdtKdkw4 via @YouTube

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر