۱۳۹۶ آذر ۲۶, یکشنبه

سخنرانی مریم رجوی متن فارسی انگلیسی.کنفرانس «رژیم آخوندی در محاصره بحرانها» پاریس- ۲۵ آذر ۱۳۹۶


مریم رجوی: سرنگونی رژیم آخوندی حتمی و در دسترس است
سخنرانی در کنفرانس «رژیم آخوندی در محاصره بحرانها» 
پاریس- ۲۵ آذر ۱۳۹۶
حضار محترم،
دوستان گرامی،
به‌همه شما درود می‌فرستم. و بسیار سپاسگزارم از دوستانی که از فرانسه، آمریکا، کانادا، اروپا و کشورهای عربی برای همبستگی با مقاومت ایران برای آزادی و دمکراسی در این‌جا حضور یافته‌اند.
در این‌جا گرد آمده‌ایم که بازهم صدای مردم به‌ستوه آمده ایران را به‌گوش دنیا برسانیم. گردآمده‌ایم که بگوییم مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی استبداد مذهبی آماده‌اند و می‌خواهند جامعه‌یی بر اساس آزادی، برابری و دمکراسی برپا کنند. 
مردم ایران خواستار آن‌اند که حقوق بشر سرکوب‌شده و به‌دارآویختة‌ ایران زنده و شکوفا شود. هفته پیش سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر بود و به همین مناسبت شما و بسیاری دیگر از هموطنان در سوز و سرما ولی با شور و گرما، در پاریس تظاهرات بزرگی برپا کردید تا پژواک حقوق بشر پایمال شده مردم ایران باشید. 
ما اکنون در شروع هفتادمین سال تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر هستیم. تا آن‌جا که به‌ایران برمی‌گردد، استبداد مذهبی حاکمیت خود را با نابودی یک‌ به‌یک مواد این بیانیه و نفی حقوق انسانی مردم ایران شکل داده است. در نقطه مقابل، مردم و مقاومت ایران، جنبش خود را در مبارزه برای آزادی و حقوق بشر دوام بخشیده‌اند و در دو سال اخیر با گسترش جنبش دادخواهی قتل‌عام شدگان سال 67 قاتلان حاکم را در تنگنا گذاشته‌اند و سرانجام رویارویی بر سر آزادی و حقوق بشر است که به‌کار رژیم آخوندی پایان خواهد داد.
امروز فریادهای اعتراض و حق‌خواهی از چهار گوشه ایران به‌آسمان می‌رود. روزی نیست که کارگران، معلمان یا بازنشستگان و اقشار دیگر، برای اعتراض در مقابل مراکز حکومتی جمع نشوند. جوانان ایران با خشم و عصیان در خیابان‌ها به‌آخوندها حمله می‌کنند. زندانیان سیاسی که به‌دلایل پوچ و واهی دستگیر شده و دائماً تحت فشارها و آزارهای ضدانسانی‌ هستند، جانانه مقاومت می‌کنند. 
در یک سال اخیر در بیش از ۱۰۰شهر ایران، سپرده‌گذاران مؤسسه‌های مالی، به‌تظاهرات و اجتماعات اعتراضی دست‌زده‌اند. چون سپرده‌هایشان را رژیم و عواملش غارت کرده‌اند. امروز در ایران حداقل یک چهارم جمعیت زندگی‌شان تحت‌ تأثیر این غارتگری‌ها قرار گرفته است. 
در کنار این فشارها، فقر و گرانی، همه را به‌ستوه آورده است. افزایش قیمت‌ها در ایران، در بالاترین سطح جهانی است. وضع بیکاران و بازنشستگان فاجعه‌بار است. در تمام جهان به‌ندرت جاهایی پیدا می‌شود که مثل ایران نرخ بیکاری به ۴۰درصد رسیده باشد. زندگی ۷۰درصد کسانی که صاحب شغل هستند، به‌زیر خط فقر سقوط کرده است.
به‌وضعیت هموطنان زلزله‌زده ما در استان کرمانشاه نگاه کنید که یک ماه است در سرما و ناداری و بی‌خانمانی و ناامنی و ترس رها شده‌اند. راستی چرا؟ چه خبر است؟‌ 
مسأله این است که رژیم ولایت فقیه برای سرکوب مردم ایران، برای مخارج بی‌انتهای سپاه پاسداران و برای جنگ و ترور در منطقه، اقتصاد و معیشت و محیط زیست ایران را به نابودی کشانده است و این چیزی است که نارضایتی و اعتراض را در جامعه ایران روز به‌روز بیشتر و روی هم فشرده می‌کند و مثل آتش زیر خاکستر است. آخوندهای حاکم بالاترین تهدید علیه موجودیت رژیم را فوران قیام‌ها در ترکیب با مقاومت سازمان‌یافته مردم می‌دانند.
حقیقت این است که مردم و مقاومت ایران یک تغییر اساسی می‌خواهند. و تا کنون برای آن ۱۲۰هزار شهید داده اند. اما آنچه مانع خواست و اراده عمومی است، سپاه پاسداران، یعنی نیروی حافظ نظام ولایت فقیه است. 
کار این نیروی اهریمنی در داخل ایران چیست؟
کارش این است که برای حفظ یک موجودیت ضدتاریخی یعنی رژیم ولایت فقیه، سرکوب و اختناق و تبهکاری را علیه مردم ایران به‌کار می‌گیرد. کارش این است که با سازمان اطلاعاتش دائماً در حال کنترل جامعه و دسیسه‌چینی علیه مردم است.
کارش این است که با نیروی بسیج ضدمردمی شبکه‌های جاسوسی در سراسر جامعه برقرار کرده و در خیابان‌ها یا مراکز آموزشی و اداری و تولیدی هر روزنه‌یی را برای فعالیت آزادانه مردم می‌بندد.
سپاه پاسداران نیروی اصلی کنترل‌کننده فضای مجازی و سایبری است، از گردش آزاد اطلاعات جلوگیری می‌کند و بسیاری جوانان را به این خاطر دستگیر و شکنجه می‌کند، در عین حال واردکننده مواد مخدر و توزیع آن در ایران و ترانزیت آن به‌اروپاست.
سوال بسیاری این است که چرا فروپاشی اقتصادی ایران سال‌های سال است که مهار نمی‌شود؟ 
زیرا به‌دستور خامنه‌ای، سپاه پاسداران بربخش عمده اقتصاد ایران چنگ انداخته و درآمد و ثروت ایران به‌جای سرمایه‌گذاری در کشور، توسط همین سپاه پاسداران به‌چاه ویل سرکوب و تروریسم ریخته می‌شود. 
راستی چه طرفی جز سپاه پاسداران سپرده‌های میلیون‌ها ایرانی را در مؤسسات مالی و اعتباری به‌غارت برده است؟
با این همه، نقش ویژة‌ این ارگان، مقابله با قیام‌‌های در کمین نشسته مردم ایران است. از جنگ هشت ساله با عراق در دهه ۶۰ تا جنگ با ملت سوریه و دخالت ویرانگر این رژیم در لبنان، عراق و یمن و افغانستان همه و همه برخاسته ‌از بحران سرنگونی در داخل ایران است. 
اگر ولایت فقیه در داخل ایران این همه منفور نبود، به‌سپاه پاسداران و نیروی قدس و یک دوجین گروه آدمکش در منطقه نیاز نداشت. و اگر ولایت فقیه بی‌ثبات نبود،‌ خود را به‌صورت فرساینده‌یی در جنگ‌های منطقه گرفتار نمی‌کرد. 
خامنه‌ای و سران سپاه بارها گفته و تکرار کرده‌اند که اگر در سوریه و عراق نجنگند، باید در تهران و همدان و اصفهان خط ببندند. راستی آن‌ها از چه می‌ترسند که مجبور به خط‌بستن در شهرهای ایران هستند؟ بسیار روشن است،‌ از رو رودر‌رو شدن با مردم ایران. آنها با همه بگیر و ببند و اختناقی که حاکم کرده‌اند، شب و روز از مردم ایران می‌ترسند.
چنان که مسعود گفته است: «اگر روزی رژیم از صدور ارتجاع و تروریسم به خارج از ایران دست بردارد و به داخل مرزهای ایران محدود شود، ولایت‌فقیه .. روح خود را از دست می‌دهد و رژیم آخوندی از درون فرو می‌ریزد».
دو هفته پیش رئیس جمهور قبلی رژیم، احمدی‌نژاد، در نامه‌سرگشاده به‌خامنه‌ای نوشت:‌ امروز شرایط کشور بسیار خطیر است. ... اعتماد عمومی به مدیران ارشد ... به صفر نزدیک شده و مسئولین سردرگم‌اند... علیرغم این که فروش نفت افزایش داشته وضعیت عمومی مردم و کشور به طور آشکار عقب‌گرد داشته است». به‌گفته او بحران‌ها هر لحظه ممکن است کشور را با شرایط غیرقابل پیش‌بینی مواجه سازد.
ترس رئیس جمهور سابق رژیم از وضعیت اضطراری و غیرقابل پیش‌بینی اقلیت حاکم، ترس همه رژیم است. اما چه عاملی اوضاع را برای آن‌ها اضطراری کرده و ترس‌شان از چیست؟‌
ترس‌ آن‌ها از اراده مردم ایران برای تغییر است و این اراده در مقاومت سازمان‌یافته شکوفا شده است. 
خواست ملت ایران برای تغییر، به‌این دلیل کابوس شبانه‌روزی رژیم است که یک آلترناتیو دمکراتیک برای آن وجود دارد. یک مقاومت مشروع با پایگاه اجتماعی و با سابقه طولانی که در برابر استبداد مذهبی پایداری می‌کند. یک مقاومت پایدار که خواست ملت ایران برای یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت را نمایندگی می‌کند، مقاومتی که سمت‌دهنده و بیان‌کننده جنبش آزادی به سوی برپایی جامعه‌یی بر اساس برابری زن و مرد و احترام به حقوق بشر است. مقاومتی که مبارزه‌اش در راستای ریشه‌کنی فقر و تبعیض و دستیابی به یک پیشرفت چشمگیر اقتصادی و اجتماعی است.
به‌همین دلیل است که جنگ روانی و کارزار دروغ و افترا علیه مجاهدین، کار همیشگی و بی‌وقفه این رژیم است. هشت سال پیش در همین روزها ضرب‌الاجل‌های دولت دست‌نشانده آخوندها در عراق علیه اشرفی‌ها و حتی فرستادن اتوبوس به داخل شهر اشرف، برای بردن مجاهدین در کار بود. پس از آن آخوندها به‌تناوب یا به‌لیبرتی موشک می‌زدند یا اکیپ‌های وزارت اطلاعات را برای محاصره و جنگ روانی به‌کنار حصارهای لیبرتی می‌فرستادند. حالا همان دسیسه‌ها و دروغ‌پراکنی‌ها باز هم علیه مجاهدین مستقر در‌ آلبانی ادامه دارد. چرا که آخوندها و نیروی قدس و وزارت اطلاعات‌شان از شکوفایی و انسجام و پیشرفت مجاهدین، به‌ویژه در دوره پس از انتقال از عراق بی‌اندازه واهمه دارند و تحت فشارند. 
از یاد نمی‌بریم که چهار سال پیش، در روز ۲۶ آذر، اعتصاب غذای ۱۰۸ روزه مجاهدان لیبرتی و یاران مقاومت در ژنو و برلین و اتاوا و لندن و ملبورن و واشینگتن و استکهلم و رم با موفقیت پایان یافت. بسیاری از شما آن روزهای سخت را با سرفرازی و پایداری طاقت فرسا طی کردید. 
اعتصابی که در اعتراض به‌قتل‌عام اشرفی‌ها شروع شده بود و با حکم دادگاه اسپانیا علیه یکی از آمران همان جنایت ختم شد. و باز هم پایداری و عزم استوار اعضای این مقاومت را نشان داد. 
بله، نارضایتی و اعتراض‌های روزانه در ایران، به‌ این دلیل برای آخوندها خطرناک است که می‌بینند یک مقاومت و آلترناتیو آماده و محکم و مصمم درکار است که می‌تواند آینده را به‌سود آزادی ایران شکل بدهد. آن‌ها به‌این دلیل به‌شدت می‌ترسند که می‌بینند مردم ایران به‌چنین آینده‌یی چشم دارند آینده ای روشن و پر امید و به‌چنین مقاومت و آلترناتیوی پشتگرم‌اند.
دوستان گرامی،
جامعه بین‌المللی امروز، هر چند با تأخیر طولانی،‌ به‌خطرات سپاه پاسداران اذعان می‌کند؛ این موضعگیر‌ی‌ها البته گام مثبتی است اما نسبت به‌لطمات فزاینده این نیروی مخرب، ‌‌کافی نیست. به‌علاوه به‌خاطر مماشات طولانی دولت‌های غرب با این رژیم، ملت‌های منطقه بهای سنگینی پرداخته‌اند. 
همین سیاست مماشات بود که برای گسترش شرارت‌های سپاه پاسداران راه باز کرد. رژیم آخوندی با سرکوب و کشتار مردم عراق و سوریه باعث رشد داعش شد. سپس به‌بهانه مقابله با داعش، دولت‌های غربی را به‌همکاری و همسویی با خود برانگیخت و از این فرجه برای گسترش جنایت و تروریسم سپاه پاسداران استفاده کرد. 
هم‌چنان که اخیراً نماینده آمریکا در سازمان ملل گفت رژیم ایران قطعنامه‌های شورای امنیت را نقض می‌کند و تهدیدی برای صلح و امنیت همه جهان است.
دولت‌های غرب باید صدمات عظیم اشتباه سال‌های گذشته را جبران کنند. همان چنان که مقابله با داعش ضروری بود، حالا مقابله با بربریتی صدبار خطرناک‌تر از داعش، یعنی نظام ولایت فقیه و سپاه پاسداران و گروه‌های شبه‌نظامی‌ مزدورش، به‌مراتب ضروری‌تر است. 
سیاست دولت‌های غرب نسبت به رژیم ولایت فقیه، آکنده از تناقض‌ است و در همین شکاف‌هاست که رژیم پناه می‌گیرد. 
ده روز پیش من در کنفرانسی در پارلمان اروپا به‌طور خاص، در مورد سیاست اتحادیه اروپا نسبت به‌ استبداد مذهبی، تأکید کردم که تا زمانی‌که اتحادیه اروپا در این توهم است که با امتیاز دادن به این رزیم، می‌تواند خطرات آن را مهار کند، در عمل به این معنی است که تمساح را تغذیه می‌کند. 
متاسفانه اتحادیه اروپا ارزش‌های خود را به‌خاطر ارتقای تجارت با ملاها رها کرده و چشم خود را بر روی نقض فاحش حقوق بشر در ایران بسته است. 
حرف ما به‌اتحادیه‌ اروپا این است که سیاستی را که به‌نیاز رژیم برای بی‌ثبات‌سازی منطقه و سرکوب مردم ایران پاسخ می‌دهد، کنار بگذارید. 
حرف ما این است که نگذارید این رژیم بیش از این، از همراهی دیپلماتیک و تجاری اروپا به‌‌سود سیاست خطرناک خود بهره‌برداری کند. به‌جای آن، سیاست خود را در قبال این رژیم، یک‌سویه کنید و قاطعیت در پیش بگیرید.
دوستان عزیز،
آنچه امروز از جامعه بین‌المللی انتظار می‌رود فراتر از موضعگیری صرف سیاسی است. رژیم در حال حاضر به‌خاطر سیاست مخرب‌اش در ایران و منطقه، بهایی نمی‌پردازد. آخوندها بیش از هر زمان دیگر شکننده‌اند. 
بر این اساس از جانب مردم و مقاومت ایران همه دولت‌های غرب را فرا می‌خوانم که: 
ـ سپاه پاسداران را به‌عنوان یک نیروی تروریستی اعلام کنید. و از دسترسی این نیروی تبهکار و تمامیت رژیم به‌ نظام بانکی جهانی جلوگیری کنید
ـ سپاه پاسداران و شبه‌نظامیان‌اش را از سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه اخراج و از انتقال نیرو و سلاح توسط آن‌ها به این کشورها جلوگیری کنید.
ـ مزدوران نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات را از کشورهای اروپا و آمریکا اخراج کنید. 
ـ روابط دیپلماتیک و تجاری خود را با استبداد مذهبی به‌توقف شکنجه و اعدام در ایران مشروط سازید.
ـ در مورد جنایات رژیم ولایت فقیه، به ویژه قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ از شورای امنیت ملل‌متحد بخواهید با تشکیل یک دادگاه ویژه یا ارجاع موضوع به دادگاه جنایی بین‌المللی ترتیبات محاکمه سران این رژیم را فراهم کند.
ـ از پرداخت مابه ازای اموال، تجهیزات و تسلیحات و قرارگاههای سازمان مجاهدین و ارتش ازادیبخش ملی ایران توسط دولت عراق حمایت کنید. و بالاخره به رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران بعنوان جایگزین دمکراتیک دیکتاتوری مذهبی و تروریستی، لازمة پایان دادن و جبران سیاست فاجعه بار مماشات آمریکا و اروپا در سالیان گذشته است.

هم‌میهنان عزیز،
سرنگونی این رژیم حتمی و در دسترس است. و این تنها راه حل همه مشکلات و معضلات ایران، منطقه و جهان است.
مردم ایران و پیشتازان آنها به‌خصوص جوانان دلیر و هزار اشرف یعنی هزار کانون شورشی در سراسر ایران‌ این هدف مهم را محقق می‌کنند و حرف آخر را می‌زنند حرف آخر آزادی، دمکراسی و برابری است.
سلام بر آزادی،
سلام بر مردم ایران
درود بر همه شما.
13h
Maryam Rajavi: The clerical regime’s overthrow is certain and within reach
Speech to the Paris conference, “Mullahs’ Regime in Crises”-December 16, 2017

Distinguished guests, dear friends,
Greetings to you all. I am very grateful to friends who have come from France, the United States, Canada, across Europe, and Arab countries to attend this conference in solidarity with the Iranian Resistance for freedom and democracy.

We have once again come together to convey to the world the voice of the suffering people of Iran; to say that the Iranian people and Resistance are prepared to overthrow the mullahs’ religious dictatorship and replace it with a government based on freedom, equality, and democracy.

They also demand the restoration of their human rights which the clerical regime has continued to trample upon to this day.

Last week marked the 70th anniversary of the adoption of the Universal Declaration of Human Rights. You and many other compatriots braved the cold to hold a large and enthusiastic demonstration to echo the violated human rights of the Iranian people. As far as Iran is concerned, the clerical regime has built its rule on the ruins of this declaration, by destroying each and every one of its articles and by denying our people’s human rights.

In contrast, the Iranian people and Resistance have organized their freedom movement during the struggle for human rights. In the past two years, they have cornered the ruling mullahs by expanding the movement calling for jusintice for the victims of the 1988 massacre. And it is this confrontation over freedom and human rights which will ultimately end the clerical regime’s rule.

Today, we can hear the Iranian people’s cries for their rights across the country. Not a day goes by without Iranian workers, teachers, retirees or other sectors staging protests outside some government center. Outraged Iranian youths attack the mullahs on the streets. Political prisoners imprisoned on bogus charges and constantly under inhumane pressures and harassment, have waged a staunch resistance.

The investors, whose life savings have been pilfered by state-backed financial institutions, have staged protest gatherings in more than 100 cities over the past year. Today, at least one-fourth of Iranians have been swindled.

In addition to such pressures, people have to grapple with poverty and high prices. Skyrocketing prices in Iran are the worst in the world. The unemployed and the retired are in catastrophic conditions. One can hardly find any place else in the world with an unemployment rate of 40 percent. Seventy percent of wage earners in Iran live under the poverty line.

A month after the devastating earthquake in Kermanshah Province, the people have been abandoned in the cold, without homes and basic necessities of life and suffering from insecurity and fear.

Why? What is going on?

The reality is that Iran’s clerical regime has destroyed the country’s economy, revenues and environment, spending the nation’s wealth on domestic suppression and on the IRGC’s endless expenditures for waging wars and exporting terrorism to other countries in the region.

And this is what increasingly foments public discontent and fuels daily protests inside Iran, just like embers burning beneath the ashes. The ruling mullahs see the eruption of popular uprisings coupled with the Iranian people’s organized Resistance as the most dangerous existential threat to their rule.

The truth is that the people of Iran and Resistance demand fundamental change, for which they have offered 120,000 martyrs. But what obstructs them from achieving this, is the Revolutionary Guard Corps whose sole mission is to protect the mullahs’ religious dictatorship.

What is the role of this evil force inside Iran?

The IRGC is tasked with protecting the mullahs’ medieval religious dictatorship through absolute suppression.

Its job is to monitor and control the entire society through its intelligence organization, to create intelligence-gathering networks spanning across the country, and to employ anti-popular Bassij militias to close any window that would allow the people to act freely on the streets or in educational centers, offices, and factories.

The IRGC monitors and controls the cyber space and the internet, and prevents free circulation of information. It apprehends and tortures a large number of youths while extensively importing and distributing narcotics in Iran and facilitating their transit to Europe.

Many wonder why the disintegration of the Iranian economy has not been prevented in the past few years?

The reason is that with regime’s regime’s Supreme Leader Ali Khamenei’s blessings, the IRGC has tightened its grips on the lion’s share of the Iranian economy. Instead of making investments in the country, it is pouring Iran’s wealth and revenues into the inferno of repression and terrorism.

Indeed, who but the IRGC has pillaged the money deposited by millions of Iranians in financial and credit institutions?

The IRGC’s special role, however, is confronting the Iranian people’s uprisings that are waiting in the wings.

The Iranian regime perpetuated the eight-year war with Iraq in the 1980s and is now waging war against the people of Syria, and meddling in Lebanon, Iraq, Yemen and Afghanistan, because it fears and continues to fear being overthrown by the people of Iran.

If the mullahs’ religious tyranny was not so detested within the country, it would not have needed the IRGC, the Qods Force, and a dozen mercenary groups in the region. And if the regime was not so unstable, it would not have needed to engage in destructive wars in the region.

Khamenei and IRGC commanders have reiterated time and again that if they don’t fight in Syria and Iraq, they would have to fight in Tehran, Hamedan and Isfahan.

The question is, who are they afraid of, which has prompted them to draw their line of defense in Iranian cities?

The answer is clear. It is the people of Iran which they fear so much. Despite massive repression and extensive arrests, they are terrified of the ultimate showdown with the Iranian people.

As the Iranian Resistance Leader Massoud Rajavi pointed out, “If one day, the clerical regime abandons its meddling and export of terrorism abroad, and gets confined to Iran’s borders, it would lose its raison d’etre and crumble from within.”

Two weeks ago, the regime’s former president, Mahmoud Ahmadinejad, wrote an open letter to Khamenei. “Today, the country is in perilous conditions… The public has no trust in senior directors and officials are confused… Despite oil sales, the country’s general situation has openly retrogressed,” he warned.

According to Ahmadinejad, the ongoing crises could bring about an unpredictable situation for the country at any moment.

All other regime officials share the former president’s fear of an unpredictable emergency situation arising.

But, what factor is making the situation so alarmingly critical and frightening for them?

The fear from the Iranian people’s resolve for change, embodied in their organized resistance.

The Iranian people’s desire for change is the regime’s persistent nightmare because there is a democratic alternative which can bring that yearning to fruition; a legitimate and broad-based Resistance with a long history of perseverance and struggle against the religious dictatorship.

The Iranian Resistance movement represents the Iranian people’s desire for a republic based on separation of religion and state, and is leading the freedom movement towards building a society based on gender equality and respect for human rights.

The Iranian Resistance movement is committed to uproot poverty and discrimination and herald economic and social progress.

This is why the regime has been always engaged in a relentless psychological war and smear campaign against the PMOI/MEK.

Eight years ago, around this time, we faced deadlines set by the mullahs’ puppet government in Iraq against the residents of Ashraf. They even sent buses inside Ashraf to take away PMOI members. With that scheme having failed, the mullahs either launched missile attacks on Camp Liberty or sent Intelligence Ministry (MOIS) teams to besiege the camp and stage more psychological wars. Now, they continue to engage in the same smear campaign and churn out baseless lies against the PMOI which is now based in Albania. This is because the mullahs, the Qods Force and the MOIS are extremely alarmed and fearful of the PMOI’s expansion, cohesion and advancement, particularly after the relocation from Iraq.

We will never forget that four years ago, on December 17, 2013, PMOI members in Camp Liberty and their supporters in Geneva, Berlin, Ottawa, London, Melbourne, Washington, D.C., Stockholm, and Rome successfully concluded 108 days of a hunger strike to protest the massacre of PMOI members in Ashraf.

Many of you endured and persevered through those difficult days. The hunger strike started as a protest against the 2013 massacre at Camp Ashraf and ended with the ruling of a Court in Spain against the perpetrators. Once again, the members of this Resistance demonstrated their perseverance and firm resolve.

Yes, daily protests and expressions of discontent in Iran are dangerous for the mullahs because they see that there is a Resistance movement and a strong and determined alternative prepared to shape the future towards Iran’s freedom. They are horrified because they see that the people of Iran have set their sights on such a bright and hopeful future and are strengthened and heartened by such a resistance and alternative.

Dear friends,
Today, albeit long overdue, the international community has finally acknowledged the dangers and threats posed by the IRGC.

These statements are a positive step forward but not sufficient to confront the increasing damage caused by this destructive force. Moreover, the nations in the region have paid a heavy and bloody price because of western governments’ appeasement of the Iranian regime over so many years.

The same policy of appeasement opened the way for the IRGC to expand its mischief. The clerical regime prepared the grounds for the emergence of Daesh (ISIS/ISIL) by suppressing the people of Iraq and Syria. Then, under the pretext of combating Daesh, it provoked western governments to cooperate with it and used the opportunity to expand the IRGC’s network of crimes and terrorism.

As the US representative to the United Nations recently pointed out, the Iranian regime has breached US Security Council resolutions and is a threat to world’s peace and security.

Western governments must compensate for the enormous damage their policy has caused over the past years. Just as it was necessary to confront Daesh, it is far more imperative now to fight a hundred-times greater danger: the religious dictatorship in Iran, the IRGC and its mercenary militias.

Western governments’ policy on Iran are full of contradictions, which gives the regime breathing space. Ten days ago, I attended a conference at the European Parliament with a special focus on the EU’s Iran policy. So long as the EU is under the illusion that it could contain the regime’s dangers by giving it concessions, it would be as if it is feeding the crocodile.

Unfortunately, the EU has abandoned its own values in stepping up trade with the mullahs. It has turned a blind eye on flagrant violations of human rights in Iran.

We believe that the EU should abandon a policy that facilitates the regime’s destabilization of the Middle East and its suppression of the people of Iran. We believe that it should prevent the regime from taking advantage of diplomatic and commercial cooperation to advance its dangerous objectives. Instead, the EU must undertake a coherent policy of firmness towards the Iranian regime.

Dear friends,
The international community is expected to go beyond making mere political statements.
The Iranian regime has not paid any price for its destructive policies in Iran and the region. The mullahs more vulnerable than any other time.

Therefore, on behalf of the Iranian people and the Resistance, I call on all western governments to

1. Designate the IRGC as a terrorist entity and deny this criminal force and the entire Iranian regime access to the international banking system;
2. Expel the IRGC and its militias from Syria, Iraq, and other countries in the region and prevent their transfer of troops and arms via these countries;
3. Expel the operatives of the terrorist Qods Force and the Intelligence Ministry (MOIS) from Europe and the U.S.;
4. Predicate all diplomatic and commercial relations with the mullahs’ religious dictatorship on an end to torture and executions in Iran;
5. Call on the UN Security Council to set up a special tribunal on or refer the dossier of the Iranian regime’s crimes, particularly the 1988 massacre of 30,000 political prisoners, to the International Criminal Court, to prosecute the regime’s leaders; and
6. Support reimbursing the People’s Mojahedin Organization of Iran and the National Liberation Army of Iran for their properties, equipment, arms and basecamps by the government of Iraq.

And finally, as I have said before, recognizing the National Council of Resistance of Iran as the sole democratic alternative to the religious, terrorist dictatorship ruling Iran is indispensable to ending and rectifying the disastrous policy of appeasement pursued by the US and Europe in the previous years.

Fellow compatriots,
The overthrow of the clerical regime is certain and within reach. This is the only solution to the problems in Iran, the region, and the world.

The people of Iran, particularly the courageous youths and 1000 bastions of rebellion across the country, will realize this vital objective. They will have the final say: freedom, democracy, and equality.

Hail to the people of Iran
Long live freedom
God bless you all

  



 

  برای  ‌دریافت تحلیل های سیاسی
روز به شبکه های ارتباط مستقیم مراجعه کنید #MEK  #Rajavi #Iran #FreeIran




ErtebatM یوتوب و گوگل پلاس


اینستاگرام  https://www.instagram.com/ertebatm

تلگرام telegram.me/Ertebat_M- ادمین@Ertebatm     



سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس «رژیم آخوندی در محاصره بحرانها»

۲ نظر:

  1. سخنرانی مریم رجوی متن فارسی انگلیسی.کنفرانس «رژیم آخوندی در محاصره بحرانها» پاریس- ۲۵ آذر ۱۳۹۶
    http://ertebatmostaghim.blogspot.fr/2017/12/blog-post_17.html

    پاسخحذف
  2. سلام لطفا با کلیک کردن بر روی پیج زیر فیس بوک ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران ویژه تحلیل و خبرهای سیاسی روز را لایک کنید تشکرhttps://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/

    پاسخحذف