میهمانان برنامه: زلال حبیبی و جواد دبیران معاون نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در آلمان
این روزها موضوع لیستگذاری سپاه پاسداران روی میز کشورها و اتحادیه اروپا آمده است. چرا؟ زیرا بیش از هر زمان دیگری بخشی و بخش بسیار کوچکی البته، از عملکردهای سپاه پاسداران رژیم در زمینه جنگافروزی و تروریسم در مقابل چشم جهانیان قرار گرفته است.
وقتی شروع میکنید به شمارش عرصههایی که پنجههای این اختاپوس در آن فرو رفته است در حیرت میشود که چطور یک ارگان بهاصطلاح نظامی چنین در تار و پود میهنمان و منطقه و باید گفت جهان رخنه کرده است.
در زمینه نظامی از زمین و هوا و دریا. در زمینه اطلاعاتی و جاسوسی. موشکی و هستهای. سایبری در خدمت اهداف تروریستی و جنگافروزانه. سرکوب وحشیانه و بینظیر در داخل کشور. در اختیار داشتن عرصههای اقتصادی در کشور که خودش شامل دهها عرصه میشود. در کنترل داشتن قاچاق مواد مخدر و دهها و صدها عرصه بزرگ و کوچک که امروز ما به بخشی از آن میپردازیم. در این برنامه میخواهیم نگاهی داشته باشیم به عملکرد سپاه پاسداران در عرصه خارجی و واکنشهای جهانی در قبال جنگافروزی و تروریسمی که رژیم آخوندی با اهرم سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس بهراه انداخته است.
اقدامات بینالمللی برای وارد کردن سپاه پاسداران در لیست تروریستی ـ قسمت دوم
نگاهی به طرحها و توطئههای زنجیرهیی رژیم آخوندی در کتاب اطلاعیهها و اسناد روشنگر کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران
اطلاعیهها و اسناد روشنگر کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران
اطلاعیهها و اسناد کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران
مجموعه اطلاعیهها و اسناد کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملّی مقاومت ایران که در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ منتشر شدهاند، در یک کتاب منتشر شد.
این کتاب شامل یک فهرست و ۶۷سری سند افشاگرانه در موضوعهای مختلف مرتبط با قیام و مقاومت مردم ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران است که در ۴۹۴صفحه توسط انتشارات دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران چاپ و در اختیار عموم هموطنان قرار داده شده.
این کتاب در سایت شورای ملی مقاومت، همچنین در سایت همبستگی ملی و دیگر سامانههای مقاومت ایران در دسترس علاقمندان قرار دارد.
این کتاب ۶۷سری سند افشاگرانه شورا را سرجمع کرده است.
این ۶۷مجموعه سند، اطلاعاتی هستند که مقاومت ایران درباره توطئههای وزارت اطلاعات و سفارتها و ارتش سایبری رژیم و دیگر عوامل و نهادهای تروریستی این رژیم بهدست آورده و به اطلاع مردم ایران و جهان رسانده است.
در یکی از اطلاعیهها قاآنی بهعنوان جانشین جلاد قاسم سلیمانی با سوابق جنگافروزی و صدور تروریسم در زمره جنایتکارترین سرکردگان سپاه و نیروی تروریستی قدس معرفی شده است.
نگاهی به این اسناد نشان میدهد دیکتاتوری حاکم بر ایران پیوسته در تلاش است تا به وسیله ارگانهای متعدد جاسوسی خود یا به وسیله مزدوران ایرانی و غیرایرانیاش، به هر شکل ممکن به مقاومت ایران ضربه بزند.
این اقدامات گاه توسط تروریستهای اعزامی از داخل کشور صورت میگیرند و گاه به وسیله مزدوران اجیرشده رژیم در خارج کشور انجام میشوند.
در بسیاری موارد رژیم تلاش میکند در پوش نهادهای دیپلماتیک رسمیاش و با سوءاستفاده از مصونیت دیپلماتیک، مزدورانش را علیه مقاومت ایران گسیل کند.
گاهی اوقات اقدامات تروریستی رژیم علیه مجاهدین و مقاومت ایران، فیزیکی است و گاهی اوقات سایبری.
آخوندها در انجام اقدامات تروریستی علیه مقاومت حتی به اعزام خبرنگاران مزدور خود به رسانههای فارسی زبان یا حتی استخدام خبرنگاران «دوست» در رسانههای غربی هم متوسل میشوند.
افشای مواردی از این دست را میتوانید در این کتاب ببینید و به انواع ترفندهای تروریستی رژیم علیه مقاومت مردم ایران بهتر پی ببرید.
شما با خواندن این کتاب میتوانید با ترفندهای دیپلماتتروریستهای رژیم و مزدورانشان در خارج کشور آشنا شوید
در اولین اسناد این کتاب شما با اسامی و مشخصات مزدوران رژیم در سفارت آخوندها در نروژ آشنا میشوید و بهعنوان نمونه میبینید که یک مأمور رژیم به اسم بهاره حیدری چگونه به نروژ اعزام میشود، چگونه با دنبال کردن یک مأموریت مشخص در طی چند سال، به وزیر شیلات نروژ نزدیک شده و برای او دام پهن میکند. این مأمور رژیم چه شرکتها و انجمنهایی تأسیس میکند و با میهمانیهای متعدد، وزیر نروژی را تا تهران هم میکشاند. اقدامی که سرانجام با لو رفتن مأموریت بهاره حیدری به یک آبروریزی بزرگ برای وزیر نروژی و استعفای او از دولت نروژ و اخراجش از حزب متبوعش منجر شد. افتضاحی که به روزنامههای نروژی هم کشیده شد! و این زوج لو رفته و مأمور را در انظار نروژیها و پناهندگان ایرانی افشا کرد...
این البته تنها بخش کوچکی از اسناد شصت و هفتگانهای است که در این مجموعه با ارزش، جمعآوری شده است.
در این کتاب شما همچنین میتوانید اسناد و اطلاعات ارزشمندی از چگونگی فعالیتهای تروریستی رژیم و عواملش در خارج کشور پیدا کنید. از جمله اینکه رژیم چگونه به استخدام مزدوران خارجی و اعزام آنها به اماکن مورد استفاده مجاهدین از جمله در آلبانی اقدام کرده است.
در این اسناد میبینید که رژیم چگونه در پوش تأسیس بنیادهای ادبی و بهاصطلاح هنری، پاتوقهای تروریستی ایجاد میکند، چگونه عضوگیری میکند و چگونه به تغذیه مالی و اطلاعاتی مزدورانش در کشورهای دیگر با استفاده از همین بنیادها و مؤسسههای بهاصطلاح ادبی میپردازد!
آشنایی با نمونههایی از این دست بنیادها که رژیم در آلبانی ایجاد کرد و بعداً توسط پلیس آن کشور شناسایی و تعطیل شد، برای ارتقای درک هر پناهندهای از کم و کیف اقدامات تروریستی رژیم ضروری است.
یکی دیگه از اقدامات رژیم برعلیه مقاومت مردم ایران در خارج کشور، استفاده از شماری رسانههای فارسی زبانی است که مستقیم یا غیرمستقیم به رله پروپاگاندای رژیم علیه مقاومت ایران میپردازند.
در این مجموعه اسناد، شما همچنین با اطلاعاتی روبهرو میشوید از سیاست جنایتکارانه رژیم در بیدفاع رها کردن مردممان در برابر کرونا. اسنادی که مقاومت ایران از مجموعه مکالمات نیروی انتظامی رژیم در تهران و ملارد به دست آورده است. اسنادی که نشان میدهند قبل از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، مقامات رژیم از کشتار گسترده مردم بهعلت کرونا و بستریهای بیشمار مردم به همین علت در بیمارستانهای مختلف با خبر بودند اما آن را از مردم پنهان میکردهاند.
۵سری اسنادی که مقاومت ایران در این مورد منتشر کرد، یکی از گرانبهاترین اسنادی است که نشان میدهد کشتار بیش از نیم میلیون هموطنمان بهعلت سیاست جنایتکارانه خامنهای و روحانی چگونه لاپوشانی شده است.
در بخش دیگری از این اسناد خوانندگان با روشهای رژیم برای سوءقصد علیه خانم مریم رجوی و مجاهدین در آلبانی آشنا میشوند.
در این اسناد میبینید که نیروی قدس سپاه و اطلاعات آخوندی به موازات سیاست شیطانسازی خود علیه مجاهدین، چگونه طرحهای تروریستی افسار گسیخته خود را هم پیگیری میکنند. روشن میشود تنها در یک قلم، خامنهای چگونه ۴۰ هزار دلار پاداش به یک تیم تروریستی در آلبانی میدهد تا اقدام به ترور خانم مریم رجوی کنند. اقدامی که توسط پلیس آن کشور کشف و خنثی شد.
در بخشی دیگر خوانندگان کتاب با اسنادی روبهرو میشوند که نشان میدهد پیشرفتهای اجتماعی مجاهدین در عمق خاک میهن چگونه باعث تشدید رقابت و تخاصم بین باندهای درونی رژیم میشود.
در یک مورد نارضایتی اطلاعات سپاه از «مجموعه آقای علوی» (یعنی وزارت اطلاعات رژیم تحت وزارت آخوند جنایتکار محمود علوی) دیده میشود که علت آن نارضایتی، ناتوانی وزارت اطلاعات در مقابله با «بزرگترین تهدید» نظام و ناتوانی در مقابله با پیشرفت اجتماعی «کاریزمای مجاهدین» است.
در یکی از این اسناد به دست آمده، از گزارش وزارت اطلاعات میخوانیم: «در کف جامعه میبینیم که چطور جوانان ما در ابعاد هزار هزار در تور شوم کاریزمای رجوی گرفتار شده، از یک دانشجوی درسخوان تبدیل به یک تخریبگر با مالیخولیای سلاح و بمب میشوند».
بخش دیگری از اسناد این کتاب اختصاص دارد به طرحها و توطئهها و ترفندهای رژیم علیه قیام بزرگ مردم ایران در قیام آبان ۹۸.
در این کتاب میتوانید اسامی و مشخصات و اسناد انتقال مجروحان قیام به بیمارستان توسط اورژانس تهران در روزهای ۲۴ تا ۲۷ آبان۹۸ را ببینید.
در این کتاب خواننده میتواند با روشهای فریب و دام پهن کردن رژیم برای گرفتن و به هلاکت رساندن مزدوران فراری خودش از قبیل آخوند غلامرضا منصوری در رومانی را ببیند و از کارکرد پرستوهای وزارت اطلاعات که در واقع خفاشهای این نظام هستند، اطلاعات بیشتری کسب کند.
در قسمت دیگری از این کتاب خواننده با روشکارهای اطلاعات تروریستی رژیم پس از لو رفتن آن در کشورهای دیگر آشنا میشود. اگر میخواهید بدانید رژیم پس از لو رفتن اقدامات تروریستیاش در آلبانی که منجر به اخراج سفیر و بسته شدن سفارتش شد، روشهایش را چگونه تغییر داد و با چه روشهای جدیدی کارش را در آلبانی ادامه داد، به سری چهل و نهم اسناد این کتاب نگاه کنید.
در این کتاب بخشی هم به نامه افشاگرانه هادی ثانیخانی به دبیرکل سازمان ملل متحد اختصاص یافته که خواننده را با روابط درونی مزدوران اطلاعات آخوندها در آلبانی و مناسبات و گردشکار مزدورانش در آن کشور علیه مجاهدین آشنا میکند.
چگونگی ساخت جعلیات سایبری علیه مجاهدین و حتی جعل حسابهای برجستهترین دیپلماتهای کشورهای مختلف برای سوءاستفاده علیه مجاهدین و شخص خانم رجوی از دیگر اسنادی است که در این کتاب با آن روبهرو میشوید و البته در همین کتاب گزارش روشنگر و تحقیقاتی شرکت امنیت سایبری تردستون – ۷۱ را هم میتوانید ببینید که چگونه عملیات سایبری سپاه پاسداران و اطلاعات آخوندها در پوشش سلطنتطلب و اصلاحطلب و برانداز علیه مقاومت ایران و خانم رجوی جریان پیدا کرد و چگونه افشا شد.
بخشی از اسناد افشا شده در این کتاب نیز، وحشت نیروهای سرکوبگر از فعالیت کانونهای شورشی در سالمرگ دجال را تصویر کرده است.
آگاهی از افشاگریهای منتشر شده در این کتاب، که بدون شک بخشی از تجارب گرانبهای مقاومت علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنمان است، برای هر ایرانی آگاهی که قصد مبارزه برای آزادی ایران را دارد، ضروری است. چرا که هر سند نه فقط حاصل هزاران تجربه است بلکه حاصل تلاش رزمآورانی است که گاه به بهای خون خود این اسناد را به دست آورده و به دست مقاومت رساندهاند.
اسنادی که نوعی از جنگافزارهای مقاومت علیه دشمن ضدبشری است و خواننده را با طرحها و توطئههای تروریستی، جنگافروزانه و صدور ارتجاع آشنا میکند. سلام لطفا ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران فالو کنید 👇
مسعود رجوی آموزش برای نسل جوان (۴۳) - سلسله آموزش برای نسل جوان در داخل کشور.فیلم و متن
سلسله آموزش
برای نسل جوان در داخل کشور
مسعود رجوی -۳۰ دی ۱۳۸۸
اگر انقلاب و دین و مذهب و اسلام و مسلمانی
همین است که خمینی یا خامنهای به ما نشان دادند
نخواستیم، نمیخواهیم و هرگز نخواهیم خواست
فصل ششم –قیام و انقلاب
”قیام“ را خروج جمعی توده مردم برای انهدام دستگاههای حاکمیت در شرایطی که دیگر حاضر به تحمل ظلم و ستم نیستند، تعریف میکنند. خصوصیت ویژهٔ قیام حالت شورش و عصیان است. در این حالت تودهها حداکثر تفوق روحی را با حداکثر تهور و آمادگی در هم میآمیزند. برای دادن همهگونه قربانی بدون هراس از مرگ آمادهاند و تا از بین بردن شبکه پلیسی و نظامی دشمن از پا نمینشیند. طبق تجربههای تاریخی، قیامهای تودهیی در قله و نوک پیکان خود با شعار ”مرگ یا پیروزی“ به حسابرسی بلاواسطه از جنایتکاران و عناصر خائن روی میآورند. اگر شرایط عینی برای انقلاب مهیا باشد، قیام میتواند بسته به هدفها و ماهیت دستگاه و عنصر رهبری کنندهاش به انقلاب اجتماعی بالغ شود. همچنانکه میتواند، در یک مسیر خودبهخودی شیب نزولی طی کند یا حتی مهار و سرکوب و خاموش شود. هر قیامی الزاماً استمرار ندارد و الزاماً به انقلاب منجر نمیشود، اما هر انقلاب واقعی، قیام یا سلسلهیی از قیامها را در خود دارد.
- ”انقلاب“ بهطور خیلی خلاصه ”دگرگونی جهشوار و تکاملی جامعه از طریق سقوط طبقهٔ حاکم و انهدام نهادها و روابط مربوط به آن توسط تودههای مردم“ تعریف میشود. حکومت کننده دیگر نمیتواند مثل سابق حکومت کند، طلسم حاکمیت در هم شکسته و با انحلال و ریزش و گسستگی شتابان مواجه است. از طرف دیگر تنگدستی و نارضایتی و بدبختیهای جامعه به آنجا رسیده است که دیگر تحمل پذیر نیست و حکومت شوندگان برای تغییرات بنیادین به میدان میآیند. اینجاست که حداکثر پیوستگی در صفوف مردم ایجاد میشود و پیشروترین قشرها و طبقات مردم در صف مقدم قرار میگیرند.
وقتی چنین شرایطی آماده باشد ما با یک وضعیت عینی انقلابی روبهرو هستیم که خصوصیت ویژه آن، بحرانهای فراگیر و پایانناپذیر در هیأت حاکمه است.
اما از این پس، دیگر همه چیز بسته به عامل ذهنی، یعنی عنصر هدایت کننده و دستگاه و تشکیلات رهبری کننده است که سیل خروشان را چگونه و به کجا میبرد؟ اینجا دیگر سؤال این است که راننده کیست و به کجا میبرد؟ سمتگیری او به کدام جانب است؟
بلادرنگ باید توجه بدهم که منظور از عنصر جهتیاب و هدایتکننده و دستگاه و تشکیلات رهبریکننده، اسم و نام نیست، بلکه راه و رسم است. صورت ظاهر نیست، بلکه خط مشی عملی و واقعی است.
بهعنوان مثال: ما با عبا و عمامه و شخص خمینی، دعوا نداشتیم. دعوای ما با خط ارتجاعی حاکمیت آخوند تحت عنوان ”ولایت فقیه“، بهجای حاکمیت مردم است.
با کُت و کلاه و کراوات شاه و فرد او هم دعوا نداشتیم، دعوای ما با خط دیکتاتوری و وابستگی بود.
حالا هم که به بحث قیام اشتغال داریم، با هیچکس در داخل یا خارج رژیم ولایت فقیه، دعوایمان فردی و شخصی و شکلی و ظاهری نیست.
صورت مسأله این است که کدام عنصر و خط مشی هدایتکننده میتواند، شر رژیم ولایت فقیه را از سرِ مردم ایران کم کند.
همچنانکه در بحثهای قبلی گفتیم، سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه، اصول خود را دارد. از یکطرف باید مشی و روشِ لازم برای این کار را دریافت که همان استراتژی و تاکتیکی است که باید متناسب و مبتنی بر قانونمندیهای این رژیم باشد و خصایص ویژهٔ رژیم ولایت فقیه و ”رابطه“ های ضروری ناشی از ماهیت آن را در نظر بگیرد. از طرف دیگر مشروط به وحدت و همبستگی نیروها و ارائهٔ آلترناتیو دموکراتیک است.
×××××
خمینی و مجاهدین هر کدام با انقلاب ضدسلطنتی چه کردند؟
گفتم دعوا با خمینی، بر سر حاکمیت آخوند ارتجاعی بهجای حاکمیت مردم بود.
در همین راستا خمینی، با مهیبترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران، سر برداشته از دورانهای کهن، بر آن بود تا انقلاب ایران را بمیراند و بسوزاند و خاکستر کند. او نیروهای آزاد شده در این انقلاب ضدسلطنتی را یا سر برید و سرکوب کرد یا به تنور جنگ ریخت. بهخاطر ماهیت ارتجاعی قادر نبود این نیروها را به جانب آزادی و توسعهٔ و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی هدایت کند، پس باید هر طور شده آنها را به بند میکشید و نابود میکرد.
در چنین وضعیتی، چند میلیون ایرانی که در میان آنها، بسیاری از دانشمندان، استادان، متخصصان، کارشناسان، اطبا، هنرمندان و قهرمانان ورزشی هم بودند، ناگزیر جلای وطن کردند و مصیبت آواره شدن در اینسو و آنسوی جهان را به جان خریدند. به راستی بیش از این نمیشد آن تکان عظیم انقلابی را تا این حد عقیم و بیبهره کرد و به عقب برد. اگر انقلاب و دین و مذهب و اسلام و مسلمانی، همین است که خمینی یا خامنهای در این ۳۰ سال به ما نشان دادند، نخواستیم، نمیخواهیم و هرگز نخواهیم خواست.
حالا اگر از من بپرسید که مجاهدین چه کردند؟ در یککلام میگویم، انقلاب را، نه بهمعنی واژگونه و مجازی آن، بلکه بهمعنی حقیقی آن، با مقاومت و ایستادگی خودشان و با ضرباتی که از هر سو به این رژیم زدند، با رزم و رنج و رود خروشان خون شهیدان، با تشکیلات مجاهدین خلق ایران، و با برپایی ارتش و جایگزین سیاسی، زنده و رویان نگهداشتند والا مانند حملهٔ مغول، با یک دوران طولانی از خود بیگانگی مواجه بودیم که سدههای متوالی بطول میانجامید. آخر اینهمه کشتار و اعدام و شکنجه و دجالیت و ابتذال و ریا و ذبح همهٔ کلمات و ارزشها و رجالّهگری که چیز کمی نیست. همه چیز دروغ و پوچ و واهی میشود. همهٔ معیارها در هم میشکند. شرایطی ایجاد میشود که حضرت علی (ع) آن را در بارهٔ امثال معاویه و یزید و همین خمینی و خامنهای، چنین توصیف کرده است:
«هیچ خانه گلین و هیچ خیمه پشمینهیی باقی نمیماند مگر آنکه ستم ایشان وارد آن شده و فساد و تباهکاریشان آن را فراگرفته و سوء رفتارشان اهل آنرا پراکنده سازد. آنقدر که مردم به دو دستهٔ گریان تقسیم میشوند. یکی بهخاطر وضعیتش در دنیا میگرید و گریندهای بهخاطر دین و مرامش.
خدمتگزاری برای آنان، همچون رابطه برده با ارباب است که در حضور ارباب، اطاعتش میکند، و در غیاب او به بدگویی میپردازد.
در چنین حکومتی، برترین شما در تحمل رنج و سختی، کسی است که بیشترین حسن ظّن و امید را به خدا دارد. پس اگر خدا عافیت عنایت کرد، به دیده منّت دارید، و اگر دچار حادثه شُدید، صبر پیشه کنید که عاقبت از آن پرهیزکاران است».
×××××
بله در چنین شرایطی، اگر با بیشترین امید به خدا و خلق، رنج و سختی را تحمل کنیم، اگر صبر و شکیبایی انقلابی پیشه کنیم، اگر با مرزبندیهای قاطع و روشن نسبت به چنین حکومتی پرهیزکار بمانیم، بدون شک پیروزی و رستگاری از آن ماست و دشمن قهار و جبار نمیتواند بر سرنوشت این خلق و این میهن چیره بماند.
از اینرو، همچنانکه در سال ۱۳۷۵ هم گفتم:
«تکرار میکنیم و از تکرار آن هرگز خسته نمیشویم که انقلاب بزرگ مردم ایران نهمرده و نه خاگسترشده، بلکه در مقاومت کبیر میهنی بر ضد سارقان آن انقلاب مردمی و غاصبان حق حاکمیت ملی و مردمی تداوم و تعمیق یافته است».
«تکرار میکنیم و از تکرار آن هرگز خسته نمیشویم که مأموریت تاریخی خمینی و ارتجاع آخوندی تخریب انقلاب ضدسلطنتی بر سر سازندگانش بود، اما نقش تاریخی این مقاومت و این شورا حفظ ثمره خون شهیدان آن انقلاب بزرگ و بازسازی همه امیدهای برحق، ولی پرپر شده مردم ستمدیدهیی است که بهپا خاستند، سینه را در برابر گلولهها سپر کردند و دیکتاتوری شاه را سرنگون کردند.
گزیدهیی از بیستوهشتمین گلریزان همیاری با سیمای آزادی- ۲۲دی ۱۴۰۲
مهری بهبودی: اینجا وعده گاه و کانون پیوند قلبهای ایرانیان آزاده، یاران شورشگر و پشتیبانان مقاومت ایرانه که یک هدف مشترک دارند.
پاک کردن زیباترین وطن از وجود پلید آخوندها و استقرار یک جمهوری دموکراتیک در ایران
مسعود کلانی: بله برنامه همیاری پیوندزننده قلبها، پایداریها و تلاشها برای یک ایران آزاد هست.
مهدی ابریشمچی: هموطنان عزیز، زنان و مردان و نوجوانان ایران، اشرفنشانهای دلیر و قهرمان و دورانساز، قیامآفرینان و بهخصوص کانونهای شورشی قهرمان، واقعاً درود بر شما، چرا؟ چون که این شما هستید که در مقابل دیکتاتوری فاشیستی آخوندی ایستادید و بهرغم همه قربانیهایی که دادید دست از آرمان و استقلال و آزادی برنداشتید. این همیاریها و بهخصوص همین همیاری، همیاری ۲۸ که امروز آغاز کردیم، بخش بسیار مهمی از همین نبرد شماست. بله این قیامها را شما با شرکتتون با فدا و قربانی تون و پرداخت بهای اون زنده نگه داشتید. از قیام سی خرداد سال۱۳۶۰ شروع کردید و با عبور از قلههای مختلف و بهخصوص قیامهای سال۱۴۰۱، سال قبل، این مقاومت را به نقطه فعلی رسوندید.
و در اوج قله بهعنوان شاخص آمادگی برای پرداخت هر نوع قیمت چی گفتید؟ فریاد زدید سرخم قدغن سرخم قدغن.
آمریکا - محمد افشار
در این، خواستم کمک مالی خودم را که صد هزار دلار هست از طرف خودم و دخترام کیانا و تارا اعلام کنم و به یاد همه مشتاقان راه آزادی که امروز متأسفانه در کنارمون نیستند از چند تاشون یاد کنم از جمله دوست عزیزمون حمید اسدیان همکار خیلی پرشورمون مسعود فرشچی و سرهنگ قهرمان بهزاد معزی این مقدار را تقدیم گلریزان میکنم.
سوئد - سهیلا دشتی
آن چیزی که مقاومت را زیبا میکنه همینه که احساس ما بودنه. من شدم یک قطرهای از آن دریای بزرگ که تمام پیروزیهایی که برادر شریف در آغاز گفتند رو احساس میکنم که من بخشی ازش هستم. من ۲۰هزار یورو تعهد پذیرفتم و امیدوارم هستم که هر چه زودتر این را بهدست صاحبان انقلاب نوین مردم ایران برسونم.
سوئد - ثریا وردکار
مسعود عزیزمان روزی خواهد آمد از کوچههای باران تا از دل هایمان بشوید غم های روزگاران
ایران - مادر فاطمه
مسعود کلانی: بله باید حضور داشت و برای نجات وطن از همه چیزها گذشت. مال در قبال آن چه ارزشی دارد. آنجا که عشق فرمان میدهد محال سر تسلیم فرود میآورد. عزیزانم تنها کاری که در حال حاضر از دستم بر میآید فروش ماشینم به ارزش ۳۳۰میلیون تومان است. کل مبلغ آن با جان و دل و از سر اخلاص به منزله یک شاخ گل تقدیم شما
آلمان - طوبی حق شنو
اما از زمانی که اینجا آمدم و این امکان را داشتم که به مجاهدین وصل بشم و باهاشون ارتباط برقرار کنم، تازه فهمیدم که چرا رژیم از تمام نیروی خودش از چاپ کتاب و ساخت دهها فیلم و کشتار مردم و اعدام و شکنجه و غیره استفاده میکنه تا مردم فرصت حتی نزدیک شدن به مجاهدین را نداشته باشند. چون خود رژیم میدونه که آشنایی با مجاهدین و ارتباط برقرار کردن با اونها واقعیتهایی را برملا میکنه که ذهنیت انسانها رو بهطور کل عوض میکنه و از طرفی رژیم میدونه که مجاهدین از ذره ذره توانمندی و پتانسیل انسانها استفاده میکنه تا این توانمندیها را به فعلیت مبارزاتی تبدیل بکنه. مجاهدین تنها آلترناتیو برای سرنگونی رژیم هستند که تشکیلات و سازماندهی منحصربهفرد دارند. رهبری ذیصلاح دارند و قدرت مبارزه عملی دارند.
آلمان - زری قاضی
با وجود یک تشکیلات انرژیهای تکتک ما و تلاشهای فرد فرد ما در هر نقطهای از این جهان که باشیم با هم دیگه ضرب میشوند. در هم دیگه ضرب میشن و سرانجام تبدیل میشن به یک بهمنی عظیم. همیاری فقط یکی از عرصههای این مبارزه است که افراد پول میدهند ولی این همه کار نیست. ما قیمت دادن و از خود گذشتگی رو از برادر مسعود یاد گرفتیم از خواهر مریم و از همه خواهران و برادران مجاهد یاد گرفتیم که تمام زندگی خودشون رو خالصانه صرف مبارزه کردن که البته باعث افتخار ما و الگوی ما هستند و در پایان با درود به خواهران و برادران در اشرف۳و کانونهای شورشی در ایران و جمعاً ۱۴۷۲۰یورو که خیلی ناقابل تقدیم سیمای آزادی
برادر مسعود یک جا گفته بود که مگر ما نمیفهمیم وقتی که پناهندهای که در این یا آن کشور جهان... . در آمد ناچیز خودشو را میپردازه یعنی چی، پس چرا بگوییم ناچیز نه همه چیز است. جمع کمکهای امروز که تا اینجا جمعآوری کردهایم من ۳۵۱هزار و ۱۴۰ پونده
اهواز -سوسن
خیلی از شبکههای فارسی زبان که برنامه پخش میکنند را دیدم ولی هیچکدام به اندازه سیمای آزادی توی من و نسل ما حس... و عصیان ایجاد نکرده. راستش من درآمدی از خودم ندارم ولی یک پولی به اندازه هفتصد هزار تومان جمع کردم که برای تحصیلم هزینه کنم. میخوام این پول را تقدیم سیمای آزادی بکنم میدونم ناچیزه ولی قول میدم با پر کردن در و دیوار شهرمون با شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر یا مرگ بر خامنهای درود بر رجوی دست سیمای آزادی را تو پخش کار کانونهای شورشی پر کنیم.
اهواز -سیما
... با شما این رژیم را سرنگون خواهیم کرد. من هم برای کمک به سیمای آزادی هزینه یک شب از شامم را تقدیم میکنم لعنت بر خمینی و خامنهای که نون شب برای مردم نمانده. درود بر آزادی
آلمان - زری کاظمی
همیاری با گلریزان کمک به دیگری نیست. کمک به ما شدن من هاست و در درجه اول کمک به خودم و خودمونه کمک به انسان موندن و مردمی بودن در زمانه نا مردمیها و منفعت طلبیهای شخصیه. کمک به فراموش نکردن وظیفهای که یک انسان بر دوش داره و کمک برای رساندن صبح آزادی به زیباترین وطن
نروژ - میلیشیا جاودان
و از اینجا درود میفرستم به کانونهای شورشی. ما هم نسلهایی شما که ایرانی تبار ولی ایران ندیده هستیم با وجود شما به هویت ایرانی خودمون افتخار میکنیم شما باعث شرف تمام ایرانیان هستید.
سوئد -روشنک جباری
صحبتی که سازمان مجاهدین میکنه تنها راه سرنگونی که واقعاً من به این اعتقاد دارم و الآن هم که بیشتر از همیشه ثابت شده اینه که به یک رهبری نیاز داره که ما خوشبختانه این رو داریم با آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی. تشکیلاتی که وجود داره اشرفیان در آلبانی و مبارزه مسلحانه و ما باید این یک مسئولیته که من احساس میکنم بهعنوان یک ایرانی و یک انسان که بتونم کمک کنم به سیمای آزادی
آلمان - موسی توحیدی
بله من اینجا هستم کنار مجاهدین و تا آخرش با... هم هستم و با کمال میل بهشان کمک میکنم چون من اینها را از نزدیک میشناسم و میدونم که چه آدمهای پاکی هستند و تمام دار و ندارشون را گذاشتن برای مردم کشورشون
اتریش - احسان آیتاللهی
اما الآن میبینیم نسل جدیدی برخاسته که الهام گرفته از اون سربداران سال۶۷و راه اونها را داره ادامه میده. درود میفرستم من از طرف خودم به کانونهای شورشی من از طرف خودم خواستم یک مبلغ ناچیز به سیمای آزادی و به مقاومت تقدیم کنم ۴۰هزار یورو
تهران - عیسی
من به سهم خودم مبلغ ۸میلیون حقوق یک ماه کارگری خودم رو به برنامه همیاری تقدیم میکنم.
سوئد - مهدی امینی
در واقع کانال تلویزیون ملی ایران کانال عبور از استبداد شاه و شیخ است.
کانادا - سارا شیخ جهرمی
در ابتدا یادی بکنم از برادر مسعود فرشچی و سهیلا ضیایی گرامی همچنین یاد مجاهد شهید غلامرضا خسروی را گرامی میدارم چرا که ایشان کسی بود که بهخاطر و به جرم آخوندساخته در واقع کمک مالی سربهدار شد.
رومانی -محمد امامی
میگفتم آره تلویزیونهای فارسی زبان در بهترین حالت مطالبی را که منتشر میکنه اخبار حقوق بشریه و یا وضعیت نابسامان اقتصادیه اما در مقابل سیمای آزادی جدای از اینکه مسائل حقوقبشری را پیگیری میکنه و اخبار اون را به گوش مردم میرسونه در کنار آن در یک پرسپکتیو سه بعدی سرنگونی را مطرح میکنه یعنی بهاصطلاح استراتژی برای سرنگونی را هم تعقیب میکنه که همان در واقع پیام برادره که آتش جواب آتش.
آمریکا ـ احمد معین منش
سیمای آزادی تلویزیونی است که مدیران، سیاست گذاران، سناریستها، صحنه آرایان، دکوراتورها، نور پردازان، فیلمبرداران، تولیدگران، کارگردانان، گویندگان و مجریان آن حقوق نمیگیرند. رزمآورانی هستند که عرصه رزمشان رساندن صدای آزادی به شیفتگان آزادی است.
آمریکاـ دکتر محمد قربانی قهرمان کشتی جهان
حتی مخالفان این رسانه بهخاطر اینکه اخبار صحیح و اتفاقات خیلی درست رو بدون سانسور گوش کنند از تلویزیونهای خودشون رو میآورند به طرف سیمای آزادی
علی صفوی: عکسهای خیلی خاطره انگیزی رو از شما دیدیم و همین طور فیلم شما را در یکی از بازیهای المپیک که من این صحنهها البته کاملاً یادم هست.
دکتر محمد قربانی: اگر تمام اون صحنههایی که گذاشتین در نظر بگیرید همه رو مجموعاً روی هم بگذارید به اندازه یک قطره از کاری که من از حمایت از مردم ایران میکنم اهمیتی ندارد. من بسیار خوشحالم و همیشه سر زنده و بوده هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده تمام سازمان و همیاری در جریده عالم ثبت است دوام همه شون
آمریکا ـ کاظم غلامی
در رابطه با همیاری من ۶۰۰۰دلار تقدیم به سیمای آزادی میکنم
تبریز ـ رضا
تو این وضعیتی که رژیم آخوندی درست کرده برای مردم ایران فقر و بدبختی و فساد ما امیدمون به همین مقاومت و مجاهدین خلق ایرانه که با کانونهای شورشی جواب دندان شکن به خامنهای ضحاک و رئیسی جلاد را میدن و درود به بزرگترین کانون شورشی مادر رضاییها
آمریکا ـ علی جعفرزاده
و مطمئناً که دشمن عین زن ابوسفیان به ابوسفیان میگه که اگر ما این همه میگیم مجاهدین طرفدار ندارند کسی طرفدارشون نیست آقا اینها پس ایرانیاند دیگه اینا که از فضا نیامدند همه دکتر مهندس ورزشکار قهرمان جهان تحصیل کرده، متخصص یکیاش هم مثل من کارگر. در کل دههزار و ششصد دلار بود که ۲۰۰دلار هم من اضافه میدهم برای این خواهرمون کانون شورشی.
پهلوان مسلم اسکندر فیلابی
من اگر احساس میکردم این مقاومت یک ذره خودخواهی داشته باشه باور کنید دنبالش نبودم چون تکتک مجاهدین رو و رهبریشون را میشناسم. باهاشان بودم هیچ چیزی برای خودشون نمیخواهند میخواهند قدرت ناشی از رأی مردم بشه و برای همین هم هست تمام نوکران استعمار و ارتجاع به جز بدی به این مقاومت نمیگویند ببینید رادیو تلویزیونهای فارسی زبان را نگاه کنید همین الانش جز بدی به مجاهدین نمیگویند سانسور میکنند چرا؟ برای اینکه اینها آزادی خواهند و آنهایی که از اینها بد میگویند یا اصلاً ازشان اسم نمیبرند دیگه اینها را نمیتوانیم... باشیم. بهشان اعتماد نکنید عزیزان من این مقاومت مقاومتی است که برای آزادی تکتک شما که اعتقاد یا عدم اعتقاد به همچنین چیزی آزاد باشد. قدرت گفتم ناشی از رأی مردم بشود. مسعود بارها گفت سالها پیش گفت خدا خیرش بدهد گفت هر کس با آهی با قدمی با قلمی با مبلغی با ریالی پول کمک کنه به این مقاومت برای مقاومت واقعاً کار کرده و کارش خوبه. من دارم الآن اینجا بهعنوان یک ورزشکار سابق خدمتتان عرض میکنم واقعاً میگم درود به شرف تمام کسانی که خیلیها با جان و جوانیشان خیلیها با دانش و توانی و بهاصطلاح توانایی اجتماعیشان و میلیونها نفر با مالشان و پولشان و کانونهای شورشی با شور و شورششان برای این مقاومت دارند کار میکنند و این مقاومت برای اینکه مستقل است و آزادیخواه است و این را کمکش کنید.
آمریکا ـ حمید عظیمی
و اجازه بدید حرفهایم را با هزاران درود به کانونهای شورشی قهرمان شروع کنم و در اول یاد و خاطره برادر عزیزم علاءالدین نوری را گرامی بدارم بهخصوص که همین چند روز پیش ۱۸ دیماه سالگرد شهادتش بود. و علاءالدین در سال۱۳۶۰ در یک سانحه آتشسوزی در کارگاهی که برای کمک مالی به رزمندگان مجاهد خلق درست شده بود دچار سانحه شد و بهقول برادر مسعود او که از سلاله اعلا و نور بود جاودانه شد.
آمریکا ـ مصطفی و فرزانه مریدی
و ما بایستی هر کاری که از دستمان بر میآید انجام بدهیم که بتوانیم این چراغ را روشن نگهداریم. و من واقعاً چقدر خوشحالم که در زمانی به دنیا آمدم که در سنین کودکی رول مدل ما تختی بود که همیشه افتاده باشید کمک کنید و بعد آشنا شدیم با مهدی رضایی و بعد با سازمان مجاهدین و بعد حالا میبینم و چقدر خوشحالم که برادرم کاظم غلامی، محمد قربانی، مسلم اسکندر فیلابی پهلوانانی را صدایشان را شنیدم امروز و تمامی پهلوانان و ورزشکاران دیگر و همچنین در این طرف اشرفنشانها هستند که سرتاسر دنیا دارند کار میکنند و کانونهای شورشی برادر بهنام من بهعنوان یک میلیشیای سابق نمیدانم چه بگویم شیردل ای کاش میتوانستم یک لغت دیگر پیدا کنم برای کارهایی که این بچهها انجام میدهند و از طرف خودم و فرزانه مبلغ ۲۰۰هزار دلار تقدیم سیمای آزادی میکنیم.
عصمت رمضانی
قبل از هر چیز سلام دارم به برادر مسعود، این شیر همیشه بیدار که به واقع شیر همیشه بیدار هستند و خاطرهای که ایشون دارم توی هر سال دیماه تقریباً این خاطره برای من زنده میشه که روزی که از زندان آزاد شدند از زندان قصر و من این شانس رو داشتم آنجا خواهرم بلافاصله به من خبر داد که میدونی امروز چه خبره؟ گفتم نه نمیدونم گفت برادر مسعود امروز آزاد میشه. بعد من خودم رو سریع رسوندم جلوی زندان قصر و واقعاً اصلاً یک روز فراموش ناشدنی بود یعنی با اون همه مردمی که میدیدم آنجا توی صحنه هستند با شعارهاشون و با آن بیتابی که برای دیدن برادر مسعود داشتند.
گلریزان همیاری با سیمای آزادی روز اول: ۲۲دی ۱۴۰۲
سلام لطفا شبکه های ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران را
فالو کنید👇توییتر@ertebatm2013
در تاریخچهٔ نبرد با دیکتاتوریهای شاه و شیخ، داشتن یک ایستگاه رادیویی از بزرگترین آرزوهای نیروهای انقلابی بوده است؛ چه رسد به یک تلویزیون. تلویزیونی ماهوارهیی با تضمین پخش در ۲۴ساعت و هفتروز هفته.
«سیمای آزادی»، تلویزیون ملی ایران، ارگانی است که انقلاب دموکراتیک مردم ایران را نمایندگی میکند.
تحقق چنین آرزویی از همان آغاز در صدر برنامههای مقاومت ایران بود زیرا در شرایط اختناق میتواند سد سانسور را در هم بشکند و صدای ممنوع آزادی و آزادیخواهان را به سمع و نظر مردم برساند. پیش از این رادیو صدای مجاهد بهموازات مقاومت انقلابی پاسخی به این ضرورت بود. غلبه بر پارازیت در سختترین شرایط اختناق، جابهجایی مداوم ایستگاه سیار رادیو در کوهستانهای نوار مرزی، تنظیم اخبار و دیگر برنامههای انگیزاننده در فقدان ارتباطات تضمیندار و کمبود امکانات تکنیکی، از حماسههای خاموش این مقاومت است. باشد که در زمان و مکان مناسب به آن پرداخته شود.
اگر چه مقاومت ایران توانست در ادامهٔ فعالیتهای رادیویی به برنامهٔ تلویزیونی دست پیدا کند اما تلویزیون ماهوارهیی یک کیفیت نوین در مقایسه با دیگر پلتفرمهای تبلیغی بود. این ناممکن در اندک زمان با همت و سختکوشی نیروهای فداکار مقاومت ممکن گردید.
ادارهٔ ۲۴ساعته و هفت روز هفتهٔ یک تلویزیون ماهوارهیی با پوشش قارهای، کاری چندان ساده نیست. عرضاندام در برابر غولهای تبلیغاتی نیاز به نوآوری، تکنیکها و تاکتیکهای جدید، دستگاههای روزآمد، کادرهای آموزشدیده و حرفهیی و مهمتر از همه «پول» دارد. این آخری، بزرگترین مانعی است که در برابر مقاومت ایران صفآرایی کرده است و میکند. رسانهها و تلویزیونهای ماهوارهیی معمولاً از طرف ارگانها، دولتها و... پیشتیبانی میشوند. منابع مالی اعلامشده یا ناشدهٔ آنها اگر یک روز نیز قطع شود، قادر به ادامهٔ حیات نخواهند بود. کادرهایشان از حقوق و مزایای هنگفت برخوردار هستند. سیمای آزادی تنها تلویزیون قابل رقابت با تلویزیونهای ماهوارهیی فارسیزبان است که به هیچ دولت و طرف خارجی یا داخلی وابسته نیست.
در جریان قیام۱۴۰۱ علاوه بر نظام ولایت فقیه و رسانههای رنگارنگ داخل و خارج کشوری آن، شاهد یک موج عظیم تبلیغاتی بودیم. موجی که میخواست با منحرف کردن قیام مردم ایران، بازماندگان سلطنت مدفون در قالب یک آلترناتیو بر سریر قدرت بنشاند و تاریخ معاصر را بهصورتی تراژیک تکرار نماید. بسیاری از تلویزیونهای فارسی زبان در اتحادی نانوشته این موج عظیم را تمامقامت پیشتیبانی میکردند. آنها با اعمال بزرگترین سانسور قرن علیه مقاومت ایران، از انعکاس صدا و تصویر این مقاومت و کانونهای شورشی خودداری کردند تا واقعیت جامعهٔ ایران و جایگاه آلترناتیو دموکراتیک و دستآوردهای آن را بهگونهیی دیگر جلوه دهند. سیمای آزادی یکتنه در برابر این موج عظیم تبلیغاتی عرضاندام کرد.
این تلویزیون ملی و مستقل در کنار زدن پردههای غلیظ مه و صافشدن فضای شبههآلود سیاسی، نقشی بسزا داشت. امروز بیشازپیش میتوان فهمید که بهراستی یک کودتای ارتجاعی – استعماری در کار بود ولی با ایستادگی و رشادت ستودنی فرزندان آزادی به شکست کشانده شد. کارزار درخشان سیمای آزادی، یکی از عوامل مؤثر در تحمیل شکست به اردوگاه ارتجاع و استعمار بود.
راز پایداری و رمز پیشروی سیمای آزادی را میتوان در سه مؤلفهٔ زیر خلاصه کرد:
۱- حفظ استقلال مالی در هر شرایط و بسامد اوضاع
۲- کوتاه نیامدن از اصول و پرنسیبهای انقلابی و مبارزاتی بهخاطر منافع تاکتیکی
۳- پیوند عمیق با جامعهٔ و برخورداری از حمایت و اقبال مردم ایران
همیاری۲۸ با سیمای آزادی بیتردید بار دیگر این سه مؤلفه را تراش خواهد داد و درخشش الماسگونهٔ آنها را به نمایش خواهد گذاشت.
اگر این تلویزیون ملی، تاکنون فروزان و شرافتمند مانده است، دلیلی جز حمایت مردم ایران ندارد. آینهٔ آن از درخشش خیرهکنندهٔ یک مقاومت جلا یافته است و مییابد.
خبرنگاران این تلویزیون ملی در سراسر ایران و جهان، ایرانیان آزادهای هستند که خبرگیری و خبردهی به سیما را بخشی از مبارزه بیامان خود با فاشیسم و دیکتاتوری میدانند و به آن افتخار میکنند.
بیگمان با این پشتیبانی بیبدیل است که سیمای آزادی میتواند تا روز بزرگ فتح تهران و رژهٔ قیامآفرینان در میدان آزادی، همچنان فروزان باقی بماند و آرزوهای زیبای آزادیخواهان را در امواج رنگینکمانی خود منعکس نماید.
سلام لطفا شبکه های ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران را فالو کنید 👇 توییتر @ertebatm2013
با تبریک سال میلادی به همه آزایخواهان ایران و
جهان.برای آزادی رسانهها توسط سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران
که صدای مردم ایران است و حقایق اخبار را علیه سانسور دیکتاتوری مذهبی ایران به
سراسر جهان میرساند. از شما درخواست همبستگی و همیاری در کمک مالی برای
ادامه مسیر تا آزادی ایران داریم.
برای رساندن کمکهای مالی از طریق پیپال، کارت اعتباری و
کارت بانکی (دبیت) به «سیمای آزادی» بهآدرس bit.ly/support-simayazadi مراجعه کنید
لطفا میزان کمک را برایمان بنویسید با آرزوی بهترینها
مجری: چگونه بحث استقلال مالی سازمان مجاهدین شروع شد؟ اصلاً چطوری مسائل مالی آن جمع کوچک حل میشد و بعد این سازمان بزرگ همچنان حل میشود؟
مهدی ابریشمچی: الآن که شما سؤال کردید، من بلافاصله در تاریخچه سازمان، به عقب برگشتم. برگشتم به آن آپارتمان بنیانگذارانمان که آنجا آغاز کار سازمان بود. از همانجا که سازمان میخواست روی پای خودش بماند، روی پای خودش استوار باشد؛ چون برای سازمان انقلابی مثل سازمان مجاهدین، از روز اول، اصل «کس نخارد» و اتکای به خود در مبارزه علیه دیکتاتوری سلطنتی، یک اصل پایه و جدی بود. از همانجا بنیانگذاران سازمان به قیمت اینکه نصف وقتشان را صرف کار و مخارج سازمان بکنند، حنیف کبیر، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان سازمان را با آنچه که روی پای خودشون در میآوردند اداره کردند. بعد گامبهگام که هواداران سازمان افزایش پیدا کردند، مخارج سازمان بر عهدهٔ هواداران سازمان قرار گرفت؛ مثل همین هموطنان عزیز که الآن هستند، همین اشرفنشانها و همهٔ کسانی که کمک مالی در اختیار سازمان قرار دادهاند.
ما نسل مصدق هستیم. بنابراین استقلال، جزو پایههای کار این سازمان بوده است. مهم این بود که چطوری بتوانیم این امر را در جریان عمل با برآمدن از پس تمام وظایف و کارها و مسئولیتهایی که سازمان مجاهدین به عهده داشت، پیاده بکنیم. این کار گامبهگام جلو آمد. من اگر به عقب برگردم، یاد اولین جلسه بعد از سرنگونی رژیم شاه میافتم. ما در ساختمان بنیاد علوی بودیم. آنجا قرار شد برای سازمان کمک مالی جمعآوری شود؛ مخارج انتخابات و غیره و ذالک بود. برادر قهرمان شهیدمان فرمانده محمد ضابطی ــ که خدا او را رحمت کند ــ مسؤل بخش اجتماعی بود. او موظف شد این امر را انجام دهد. من کاملاً یادم هست که محمد اولین کمک مالی را که جمعآوری کرده بود، آورد ریخت روی میزی که جلوی اعضای مرکزیت سازمان از جمله برادر مسعود بود. پولهایی از سکههای بسیار کوچک تا میزان درشتتر بود. البته آن موقع یک تومان و دو تومان، واقعاً پول بود. مثل الآن نبود که به شر این آخوندهایی که در مملکتمان حاکم شدن، هزار تومان هم پولی بهحساب نیاید.
این مسیر را ما گامبهگام به جلو برداشتیم و پیش آمدیم. بعد که سازمان و هوادارانش گسترش پیدا کردند، این امر بهصورت سیستماتیک درآمد. فقط یک مسأله مطرح بود و آن اینکه برای ما استقلال مالی بهمثابه یک پایه و عنصر و یک اصل اساسی خدشهناپذیر شد.
امروز راجع به سیمای آزادی گفته میشود تنها تلویزیونی است که مخارجش را مردم میدهند. من فکر میکنم این یک مبنا است. الآن داشتم برنامهٔ زیبای قبل از این قسمت را میدیدم. یکی از هواداران که در همیاری شرکت کرده بود، گفت: «من این پول را برای حفظ استقلال مالی سازمان کمک میکنم و میدانم این مبنای استقلال سیاسی است؛ چون پول پشت سر خودش میتواند استقلال را نفی کند».
بنابراین سازمان ما به یمن این اصلش و به یمن این پایهگذاری که به مسیر آن اشاره کردم، کارش را شروع کرد. الآن همیاران شما همکاران بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران هستند. او خودش یک روزی کار میکرد و مخارج سازمان را میداد.
من به همهٔ همیاران درود میفرستم. توصیه میکنم از فرصتی که پیش رو داریم برای حداکثر تلاش در راستای همیاری استفاده کنند. فراموش نکنیم که در قرآن کریم میگوید: «یجاهدون به اموالهم و انفسهم». جهاد به مال و جهاد به جان را پشت سر هم قرار میدهد.سلام لطفا شبکه های ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران را فالو کنید 👇