«زنده بودن ما شاهکار ماست»
- ایران
- 1399/07/15
نمایشگاهی را با تابلوهایی از عبارتهای کوتاه تصور کنید؛ عبارتهایی با کلماتی متفاوت، ولی با محتوایی مشترک. در پایان این نمایشگاه به تصویری جامع از یک تغییر بزرگ و واقعیت مهم میرسید که با توصیفهای گوناگون به بینندگان معرفی شده است. به چند عبارت بر روی این تابلوها دقت کنید:
«شکل حادی از بیاعتمادی میان مردم و نهادهای قدرت در ایران.
دولت در ایران سعی دارد بهجای نزدیک شدن به مردم، اعتماد حاکمیت را بهدست بیاورد.
اعتراضات ۹۸ عمق بیاعتمادی مردم را نشان داد.
هر شعار و خواستهیی از سوی نهادها با بیاعتمادی محض اکثریت مردم روبهرو میشود.
این درجه از بیاعتمادی در جامعه امروز ایران نشانه خطرناکی است.
بیاعتمادی بهمثابه ابزار کنشگری در جامعه در آستانه انفجار عمل میکند» (روزنامه همدلی، ۱۳مهر۹۹).
اینها از منظر رسانههای حکومتی «مصایب میان دولت و مردم» شدهاند. بیشک بار این مصیبت بر تمامیت نظام ولایی سنگینی میکند. مردم ایران از قضا از این بیاعتمادی، به حس رها شونده از دامچالهها و دجالگریهای ۴۱سالهٔ بلندگوهای شیادان فقاهتی رسیدهاند. این بیاعتمادی هرگز از جانب مردم ایران «مصیبت» نیست که دستاورد و رهاورد و میمنت است.
اعتماد آن گوهر ناب عجین شده با وجود یا جریانی است که در تداوم کشاکشهای ناگزیر هستی، بهطور مداوم از خود به دیگران نثار میکند، میپردازد و با استمرار فدیهها، خود را پالایش کرده و نو و سیال و منطبق و خلاق نگه میدارد.
با چنین تعریف و شاخصی برای شناخت اعتماد، باید پرسید که جمهوری اسلامی آخوندی با زعامت ولیفقیه، کدام نثار و فدیه و پرداختنی را به پیشگاه مردم رنجدیدهٔ ایران تقدیم نموده است؟ فقط یک نمونه کافیست تا اوج خیانت خمینی و ولیفقیه و تمامیت نظامش را به اعتماد مردم ایران یادآور شود. طبق اصل ولایت فقیه، رأی و نظر میلیونیِ مردم ایران هیچ اعتباری ندارد مگر آنکه شخص ولیفقیه آن را تأیید و تنفیذ کند! شخص خمینی و وارثانش ۴۱سال بنا بر این اصل، از زندگی و وجود و تن مردم ایران کندهاند، چاپیدهاند، بردهاند و هزینهٔ ولیفقیه و نهادهای وابستهاش و سپاه محافظش و حفظ نظامش کردهاند. این بلاها را در عمل بر سر مردم ایران آوردهاند؛ سپس در بوق و کرنای یک دستگاه پروپاگاند توتالیتاریستی با چاشنی دجالیت قرون وسطاییِ آغشته به مذهب ارتجاعیِ دستساز آخوندی، این کارها را پوشش فقهی و دیانتی و تقدسمآبی دادهاند.
حالا باید پرسید حاصل این اعمال و تبلیغات چه بوده است؟ حاصل از همان آغاز، شکلگیری روند رو به فلاکت ایران تا امروز بوده است که دیگر بانک جهانی بهطور رسمی اعلام کرد: «ایران دومین کشور فلاکتزدهٔ جهان»!
بهای این فلاکت زدگی بر شانه و در زندگی کیست؟ بر ولیفقیه و سپاهش و دولتمدارانش؟ یا بر مردم ایران؟ پشتپرده و ریشه و اساس آن چند عبارت پاراگراف اول مقاله، همین واقعیت است.
حالا با تعریفی که از اعتماد بیان کردیم و با بیان خلاصهی از روندی که در این ۴۱سال طی شد، یک بار دیگر آن عبارتها را در روزنامهٔ حکومتی بررسی میکنیم.
گفته بودیم که آثار قیامهای دو دههٔ اخیر و بهطور خاص قیام آبان ۹۸ دامن رژیم آخوندی را تا سرنگونی محتوم آن رها نخواهند کرد. مسیر قیامهای ایران که در آبان ۹۸ خصلت انفجاری گرفت، گویای واکنش یک جامعه نسبت به روند خیانتی مستمر به اعتمادش است. این روند در سرکوب قیام آبان ۹۸ با نثار حداقل ۱۵۰۰ جان گرامی به پایان نرسید که از قضا بیشتر گر گرفت. اکنون در سالگرد آن قیام، بیاعتمادی جامعه و مردم ایران به تمامیت نظام آخوندی به «شکل حاد و تقویت شده» بالغ گشته است؛ طوری که بنا به گفتهٔ رسانهٔ حکومتی «بعد از آن هیچ طرح و برنامهیی نبوده است که بیانگر اندکی اعتماد مردم به نهادهای قدرت باشد». دقت کنید:
«شکل حادی از بیاعتمادی میان مردم و نهادهای قدرت در ایران تشدید و تقویت شده است. اعتراضات در سالهای ۹۶ و ۹۸ عمق بیاعتمادی و فاصلهگیری مردم از جریانها و گروههای سیاسی و بهویژه اصلاحطلب را بهخوبی نشان داد. بعد از آن هیچ طرح و برنامهیی نبوده است که بیانگر اندکی اعتماد مردم به نهادهای قدرت و گروههای سیاسی باشد» (روزنامه همدلی، ۱۳مهر۹۹).
این بیاعتمادی به حاکمیت و دولت، هرگز منفعلانه و خودبهخودی و بیهدف نبوده است. حاصل آن، شکلگیری جبهه سیاسی علیه نظام از یکطرف و تعیینتکلیف نقش دولت در زیر عبای ولایت فقیه از طرف دیگر است. با شکلگیری این جبهه سیاسی در مقابل جمهوری اسلامی، حاکمیت و دولت متبوعش دیگر هیچ توجهی به بحرانها و ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی و معیشتی در ایران ندارند؛ بلکه «عمد هم دارند که در مسیر خلاف مطالبات عمومیبایستند». رسانهٔ حکومتی چنین مختصاتی را اینگونه نشانی میدهد:
«دولت در ایران در میان مردم و نهادهای صاحب قدرت دست و پا میزند که سعی دارد به جای نزدیک شدن به مردم، اعتماد حاکمیت را بهدست بیاورد. دولت و بقیه نهادهای قدرت نه تنها کوچکترین نشانهای از توجه به مطالبات مردم بروز نمیدهند، گویا در ایستادن در مسیری خلاف مطالبات عمومی، عمد نیز دارند» (همان).
اکنون حجم شگفتانگیز توموری قوام گرفته با جنایت و دروغ و دجالیت، گریبان نظام آخوندی را گرفته است. اعتراف آشکار میشود که تلنبار شدن آثار سیاست اجرایی و بلندگوهای تبلیغاتیِ چهار دههٔ گذشته، در حال پس دادن مکافات خود است:
«هر شعار و خواستهای از سوی نهادها با بیتفاوتی و بیاعتمادی محض اکثریت مردم روبهرو میشود. عدم اعتماد به رسانههای رسمی از جمله صدا و سیما را باید از همین زاویه نگریست» (همان).
گزارهٔ انفجار ناگزیر و در تقدیر جامعهٔ ایران، چند صباحی است که مدام در رسانههای حکومتی در رفت و آمد است. این گزاره همواره از مختصات سیاسی و اقتصادی ایران، از وضعیت زندگی و معیشت مردم و از جانب قیامآفرینان و مقاومت ایران بهمثابه یک پتانسیل قانونمند پیشبینی شده است. اما اکنون اعتراف به واقعی بودن این پیشبینی از جانب خودیهای نظام و رسانههای سخنگویشان صورت میگیرد. چرا که «آفتاب آمد دلیل آفتاب».
گزارهٔ انفجار ناگزیر و در تقدیر جامعهٔ ایران پیش روی خود نظام واقع شده است و بازتاب آن در رسانهٔ حکومتی، با دو عبارت کوتاه و با تأکید بر «ابزار کنشگیریِ جامعهٔ ایران» اعتراف میشود:
«این درجه از بیاعتمادی در جامعه امروز ایران نشانه خطرناکی است. بیاعتمادی اینک بهمثابه ابزار کنشگری در جامعهٔ در آستانهٔ انفجار عمل میکند» (همان).
پرسش اکنون این است که چه عاملی جامعهٔ ایران را به چنین مختصاتی از دستاورد و رهاورد رسانده است؟ پاسخ کوتاه این است که وقتی هیولای ولایت فقیه ۴۱سال اعتماد را در درون و حیات را در نگاه و بیرون مردمان کشت و «دار» زد و قتلعام کرد، شاهکار را باید در زنده بودن چنین مقاومتی و قیامآفرینانی و مردمانی یافت.
روزگاری مشابه، در قرن هفتم خورشیدی بود که سلف خمینی و خامنهای یعنی مغولان بر حرث و نسل ایران تاختند و کشتند و سوختند و بردند. تصویر چنان اوضاع بهظاهر سترونی را شاعر نامی قرن هفتم خورشیدی فخرالدین عراق چنین وصف کرد:
«گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست؟
بالله که زنده بودن ما شاهکار ماست!»سلام لطفا- توییتر- تلگرام. و یوتوب #ارتباط _مستقیم سیمای آزادی ویژه آخرین اخبار #ایران را فالو کنید
https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/
https://twitter.com/ertebatm2013
https://telegram.me/Ertebat_M
یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm
#Maryam_Rajavi #Iran #FreeIran2020
#مجاهدین #PMOI #مریم_رجوی
#اعدام_نکنید #قیام_تنها_جوابه
https://ertebatmostaghim.blogspot.com/2020/10/blog-post_6.html
پاسخحذف«زنده بودن ما شاهکار ماست»
https://twitter.com/ertebatm2013
#مجاهدین #PMOI #مریم_رجوی
#اعدام_نکنید #قیام_تنها_جوابه