سؤال: ضربالاجل 15اکتبر نزدیک میشود و در رابطه با ایران به صدر خبرها در رسانههای بینالمللی رسیده است. اخبار رسانههای آمریکا حاکی از این است که دولت آمریکا تأیید نمیکند. البته نظرات مختلفی گفته میشود. چند روز پیش در جلسه سنای آمریکا، ژنرال متیس گفته بود که این توافق به نفع آمریکا است. یا 180نماینده از حزب دموکرات به ترامپ نامه نوشتهاند که در توافق بمان که اگر بیرون بیایی، خطراتی دارد. از طرفی تلاشهای اتحادیه اروپا هست که برخی میگویند باید کامل بیرون بکشیم. خلاصه، نظرات مختلفی ابراز میشود.
آیا میشود پیشبینی نمود که ترامپ چه تصمیمی را اعلام خواهد کرد؟
محمدعلی توحیدی: بر اساس صحبتهایی که رئیسجمهور آمریکا کرده و تحلیلها و بحثهایی که مقامات و رسانههای آمریکا ارائه میکنند و میگویند، به نظر میرسد تقریباً قطعی است که ترامپ تأیید نخواهد کرد. برای اولین بار آمریکا در سرفصلهای 90روزه، اجرای برجام را تأیید نخواهد کرد.
سؤال این است که آیا رژیم ایران بهطور شفاف و کامل و قابل تأیید، برجام را اجرا کرده است یا نه؟ سؤال دیگری هم هست که آیا این توافق به نفع آمریکا هست یا نیست؟ در ارتباط با این سؤال اصلی و اولیه، میدانیم که نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل، رئیسجمهور آمریکا و مقامات مختلفش بارها گفتهاند که بازرسیها اشکال دارد و کامل نیست. حتی نیکی هیلی در سفری به وین رفت که در این رابطه با آژانس صحبت کند که بازرسیها کامل شود. بعضی طرفهای آمریکایی هم تأیید کردند که چنین کاری باید بشود. خود آمانو هم همین را گفت.
بنابراین معلوم است که اینها بر سر قابل تأیید بودن این تبعیت و شفاف بودن آن حرف دارند. اینکه به نفع آمریکا هست یا نه، ترامپ در دوره انتخاباتش میگفت این توافق به نفع آمریکا نیست و بدترین توافق ممکن است. بنابراین به نظر نمیرسد که تأیید کند.
از طرفی جنبه بینالمللی این پرونده، همین الآن بخشی از استراتژی جامع آمریکا در قبال رژیم شده است. این استراتژی را در همین ایام هم اعلام میکنند. این دو موضوع با هم همزمان شدهاند. خیلی جالب بود که تیلرسون چند روز پیش گفته بود اصلاً برجام بخش کوچکی از مسائل متعددی است که ما با رژیم ایران داریم. در نتیجه، این مسأله هم پایش وسط است.
این پرونده ارتباطاتی با اتحادیه اروپا و 1+5 دارد و به تعهدات و روابط بینالمللیاش هم مربوط است. بنابراین پروندهیی بسیار حساس است. همانطور که گفتید، اتحادیه حرف دارد، نمایندگان نامه نوشتهاند و وزیر دفاع آمریکا هم نظری داشته است. لذا وضعیت خیلی شناور است؛ طوری نیست که بشود نظری قطعی بر آن داد که چه میشود. ولی در پاسخ به سؤال شما به نظر میرسد قطعی است که تأیید نخواهد کرد. یک روندی است که باید دید کنگره چه کار خواهد کرد.
سؤال: فرض کنیم ترامپ تبعیت رژیم را تأیید نکند. سؤال این است که چه میشود؟ این موضوع چه اهمیتی دارد؟ چه تفاوتی با وضعیت کنونی ایجاد میشود؟
محمدعلی توحیدی: موضوع این است که یک سیاست جامع در برابر رژیم در بین است. اصل برجام و توافقی که حاصل شده، اگر تأیید نشود، برای رژیم بسیار سرنوشتساز است.
به نظر من آن سخنرانی که رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی کرد، برای اولین بار تأیید حق مردم ایران برای مقاومت برابر این رژیم نامشروع است؛ رژیمی که مردم ایران قبولش ندارند و حق دارند تغییرش بدهند. اینها حرفهایی هستند که در 16سال اوباما و قبلش سابقه نداشته است. میتوان گفت پایانی بر یک دوره 60ساله است. از دوره مصدق به بعد ما ندیدیم که در آمریکا این حق و این واقعیت در رابطه با ایران به این صراحت و رسمی، بهرسمیت شناخته شود. بنابراین اگر این تأیید نشود و این تحول ایجاد شود، اصل تغییری را که اشاره کردم، ماده میکند. یعنی این سیاست، این چرخش و این تغییر دوران در صحنه سیاسی و بینالمللی، پایانی بر دوره بهرهبرداری رژیم آخوندی از این موضوع و از این سیاست میباشد که خیلی از آن استفاده کرده است.
یک بار رهبر مقاومت گفته بود که ما هرگز نگفتیم این رژیم وابسته است؛ چون رژیم قرونوسطایی اصلاً در جایی قابلیت وابستگی ندارد. ولی در تاریخ ایران ـ حداقل در 200سال اخیر و از دوره قاجار به بعد ـ هیچ حکومتی از امدادهای غیبی و فرصتهایی که این مماشات در اختیارش گذاشته، به اندازه این رژیم استفاده نکرده است.
بنابراین میتوان گفت که پایان این دوره، ماده میشود؛ چون نقطه پایانی بر همه بهرهبرداریهایی که رژیم کرده بود، میگذارد. رژیم با پرونده اتمی، مردم ایران و نیز دنیا را به گروگان گرفته بود. لذا این یک تحول و چرخش است.
این وسط، رژیم و لابیهایش سعی میکنند مسایل مختلفی را مطرح کنند؛ مثل اینکه مذاکرات اشکالی داشته، ظریف اشکالی داشته یا روحانی نباید این سیاست را میرفت و از این چیزها. به نظر من اینها دارند صورت مسأله را تغییر میدهند و تلاش میکنند آن را بپوشانند. در حالی که صورت مسأله واقعی، پایان این ماجرا است.
سؤال: منظورتان از عوض کردن صورت مسأله چیست؟ چطوری میشود بهصورت مسأله واقعی نگاه کرد؟
محمدعلی توحیدی: صورت مسأله واقعی این است که پرونده اتمی و استراتژی بمبسازی این رژیم، مسئول مشخصی به نام خامنهای دارد. اینها بعد از اینکه فاجعه جنگ را ادامه دادند و ناگزیر از نوشیدن جرعة زهر آتشبس شدند، برای بقای رژیم، سراغ بمب اتمی رفتند. یعنی بمبسازی کنند که رژیم ولایت فقیه تضمین داشته باشد تا به اتکای این بمبسازی، هم مردم ایران را سرکوب کنند و هم هژمونیشان بر منطقه را تثبیت نمایند.
صورت مسأله عبارت از این است که در موضوع سیاست بمبسازی، ولیفقیه ارتجاع و دیکتاتور اصلی فاشیزم دینی، در برابر مقاومتی که مقابل این پروژه ضدایرانی ایستاده، شکست خورده است. این یک زهر عمیق است؛ به همان عمق و شدت زهری که در جنگ ضدمیهنی خورد. اگر صورت مسأله و واقعیت قضیه این است، بلافاصله به خیابانهای ایران و به چیزهایی که همین الآن در شهرهای ایران شاهد آن هستیم، سرریز میشود؛ به تحصنها، به تظاهرات معلمین و به مردمی که قیمت این ماجرا را دادهاند.
این پرونده از اول تا آخرش فاجعه و خسارت بوده است. الآن خودشان این را هم میگویند. هفته قبل کیهان نوشته بود که ما به خطرناکترین موقعیت نظام بعد از انقلاب اسلامی میرسیم. تیتر مطلبش «مرحله خطیر پسابرجام» بود. حرف اینها این چیزها است؛ منتها با بحثهای دیگر مثل «کی بود کی بود، من نبودم» یا اشتباه را بر گردن این و آن انداختن، میخواهند موضوع و صورت مسأله را لوث کنند. در حالی که مسأله اصلی و واقعی این است و آثار و علائمش را هم در خیابانهای تهران و در فریادهای مردمی که غارت شدهاند و قیمت این چیزها را دادهاند، میبینیم. میهنی ویران شده و مردم از خامنهای که از ابتدا تا انتها، از مذاکراتش، از برجامش و از تولید مخفیکاری اتمیاش، مسئول اولش بوده و هست، بازخواست میکنند. اینها تلاش میکنند با بحثهایی که این روزها شاهدیم، صورت مسأله را تغییر بدهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر