در
روزنامههای حکومتی دوشنبه هشتم آذر روزنامههای هر دو باند آثار لرزههای
سرنگونی بر پیکر نظام در اثر قیام مردم اصفهان را بارز کردهاند. در کنار
آن بنبست مذاکرات وین که از امروز شروع میشود عرصهٔ جنگ باندی از یکسو و
هشدارها نسبت به پیآمد ابقای تحریمها از سوی دیگر، ناخواسته، وضعیت نظام
را بین چکش قیام و سندان تحریمها و فشارهای بینالمللی بهروشنی انعکاس
دادهاند. جالب است که برخی هم به پیوند قیام اصفهان و احتمال شکست مذاکرات
وین اشاره کردهاند.
زوزهها وحشت از کابوس سرنگونی
جوان وابسته به سپاه پاسداران نوشته
است: «برای ایجاد یک ادراک جدید ذهنی درصدد خلق صحنههای جدید برآمدند؛
بنابراین ۱۵نقطه شهر اصفهان را با تجمعات بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰نفر انتخاب
کردند و (مجاهدین) راساً به میدان آمدند».
مستقل
از باند مغلوب هم باند خامنهای را مورد حمله قرار داده که چرا تمام
اعتراضات را به مجاهدین نسبت میدهند. علت آنرا هم نوشته «، بیشتر از نمود
کین و خشونت آنها، تأیید و اعتراف به توان و تشکیلات آنها کردهایم که هر
زمانی اراده کردهاند توانستهاند این همه نیرو به خیابان بفرستند!».
رسالت
از باند مؤتلفه هم در حالی که اسم نظام را «ایران» نامیده نوشته است:
«درگیریهای اصفهان کام ایران را تلخ کرد». در ادامه هم افزوده است:
«معاندان نظام، بیوقفه و در هر فرصتی بهدنبال بهرهگیری سیاسی از حضور
مردم برای وارونه نمایی آن علیه حاکمیت هستند». این روزنامه همسو با
خامنهای در ادامه اذعان کرده است که اعتراضات از طرف مردم و علیه نظام
بوده و نوشته است: «نابلدی حاکمیت در شنیدن و پاسخگویی مطالبات مدنی مردم
سبب شکلگیری انباشتی از موضوعات شده است که مردم را در پرداختن بهجا و
بموقع آن نیز سرگردان کرده و منجر به بروز رفتارهای هیجانی از سوی طیفی از
آنها شده است».
سرکوب موقعیت نظام را در جهان تضعیف میکند
ربط قیام
مردم اصفهان با شکست مذاکرات وین و تضعیف موقعیت نظام در مطالب روزنامههای
حکومتی خیلی روشن است. روزنامههای مختلف بهنقل از پاسدار کوثری که دیروز
در مجلس اظهار کرده این ربط را واضح توضیح دادهاند. برای نمونه همدلی
بهنقل از پاسدار کوثری نوشته: «کوثری درباره ارتباط این حوادث با مذاکرات
هستهیی آینده، تصریح کرد: «مجاهدین و جریان ضد انقلاب بهدنبال آن هستند
که بگویند در ایران امنیت وجود ندارد و در این شرایط مذاکره هم معنایی
ندارد و نباید انجام شود». همدلی در ادامه تأکید کرده قبل از پاسدار کوثری
تعدادی دیگر از اعضای مجلس رژیم مشابه این اظهارات را داشتهاند.
جهان صنعت مقاله
علی صوفی یک مهرهٔ باند مغلوب را انعکاس داده که به نظام در مورد شکست
سرکوب هشدار داده نوشته است: «شاید برخی با نسبت دادن اتفاقات رخ داده به
دشمن و افراد نفوذی و… پرونده این قضیه را ببندند اما واقعیت آن است که
سرکوب، متهم و محکوم کردن مردم و اینگونه برخوردها مشکلی را از کشور حل
نمیکند. اتفاقاً برعکس عمل کرده و هر روز مسئولان را منزویتر میکند.
همین برخوردها است که موقعیت ما را در دنیا تضعیف میکند».سلام لطفا- توییتر- تلگرام. ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی #ایران اخبار را فالو کنید https://twitter.com/ertebatm2013 یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/ https://telegram.me/Ertebat_M https://ertebatmostaghim.blogspot.com/2021/11/blog-post_24.html #FreeIran
در همین حال تحصن کشاورزان زحمتکش
اصفهان که بهطور شبانهروزی در بستر زاینده رود ادامه دارد وارد چهاردهمین
روز خود شد. در کلیپی که بر روی اینترنت منتشر شده است، یک کشاورز در
سخنرانی در جمع متحصنان به رژیم آخوندی هشدار میدهد که چنانچه آب به
رودخانه باز گردانده نشود، انشعابهای مسیر ذوب آهن یزد و اصفهان را خواهند
بست. وی تأکید کرد: «یا در این رودخانه کشته میشویم و یا آبمان را باز
کنید».
روزنامه حکومتی مستقل روز اول آذر
نوشت: سیاستهای اشتباه تأسیس فولاد مبارکه در سال۱۳۷۰ (واقع در اصفهان) و
فولاد آلیاژی در سال۱۳۷۸ (واقع در یزد) اقداماتی بوده که به نابودی آب منجر
شدهاند. در ایران مهمترین صنایع فولادی در مناطق مرکزی و کویری ایران
واقعشدهاند! آنهم به این دلیل که بیشتر مدیران اقتصادی ایران بهخصوص در
پتروشیمی و فولاد از استانهای کویری چون اصفهان و یزد بودهاند.
یک رسانه حکومتی دیگر نیز نوشت: تولید
هر کیلو فولاد قریب به ۳۰هزار لیتر آب مصرف میکند. مسلم است که این صنایع
آب بر زایندهرود را میبلعند. نتیجه اینکه علاوه بر خشک شدن آب
زایندهرود، سفرههای زیرزمینی نیز با خطر شدید خشک شدن مواجه میشوند. و
دشت اصفهان و خراسان سالانه ۱۲ سانتیمتر فرو مینشیند (ستاره صبح، اول
آذر۱۴۰۰).
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده
مقاومت طی پیامی با درود بر مردم غیور اصفهان و چهارمحال و بختیاری گفت:
خامنهای و سپاه، مسئول اول و آخر نابودی آب، خاک، محیطزیست، فقر، بیکاری و
کشتار ۵۰۰هزار ایرانی در کرونا هستند. ایران را باید از حکام جنایتکار پس
گرفت.
کاشکی بود بیبی مریم رو؛ سردار زنان قطارها حمایلش (روی دوشش)؛ روی دست [ـش هم] مسلسل
بیبی مریم، شیرِ زنان، از قلعه زد بیرون صد مردِ تفنگ به دست، نیست باهاش برابر (باهاش برابری نمیکنه)
بیبی مریم سواره میاد؛ تفنگ روی شونه[اش] دخترِ خانِ ایل است، مادر «علیمردان» است
بیبی مریم! تو کِل بزن برای «علیمردان» [اون] جنگ کنه با دشمنان؛
برادر[م]! مثل شیر میدان
بیبی مریم، لچک به سر ، تفنگ بر دست شیر جنگی ایلمان مگر مانده بیکس (تنها)
ترجمه فارسی :
کاشکی
بود بیبی مریم رو؛ سردار زنان✿●✿ ✿●✿قطارها
حمایلش (روی دوشش)؛ روی دست [ـش هم] مسلسل بیبی مریم، شیرِ زنان، از قلعه زد بیرون✿●✿ ✿●✿صد
مردِ تفنگ به دست، نیست باهاش برابر (باهاش برابری نمیکنه) بیبی مریم سواره میاد؛ تفنگ روی شونه[اش]✿●✿ ✿●✿دخترِ
خانِ ایل است، مادر «علیمردان» است بیبی مریم! تو کِل بزن برای «علیمردان»✿●✿ ✿●✿[اون]
جنگ کنه با دشمنان؛ برادر[م]! مثل شیر میدان بیبی مریم، لچک به سر ، تفنگ بر دست✿●✿ ✿●✿شیر
جنگی ایلمان مگر مانده بیکس (تنها)
رجمه: مریم خانم
کاشکی بود بی بی مریم رو؛ سردار زنان قطارها حمایلش (روی دوشش)؛ روی دست [ـش هم] مسلسل
بیبی مریم، شیرِ زنان، از
قلعه زد بیرون صد مردِ تفنگ
به دست، نیست باهاش برابر (باهاش برابری نمیکنه)
بیبی مریم سواره میاد؛
تفنگ روی شونه[اش] دخترِ خانِ
ایل است، مادر «علیمردان» است
بیبی مریم! تو کِل بزن
برای «علیمردان» [اون]
جنگ کنه با دشمنان؛ برادر[م]! مثل شیر میدان
بیبی مریم، لچک به سر،
تفنگ بر دست شیر جنگی ایلمان
مگر مانده بیکس (تنها)
قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که
روسها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما
بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان مصادره کردند.
؛بیبی مریم بختیاری دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواهر علیقلی خان سردار
اسعد و همسر ضرغامالسلطنه بختیاری از زنان مبارز عصر مشروطیت است. او از زنان
تحصیلکرده و روشنفکر عصر بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از
هیچ چیز دریغ نورزید. وی به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری
ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود عدهای سوار در اختیار داشت و در مواقع
ضروری به یاری مشروطهخواهان میپرداخت.
زندگینامه بی بی مریم بختیاری:
سردار بی بی مریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری
جهت فتح تهران محسوب میشد. وی طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران ایل و
سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد
محمدعلی شاهی) آماده میکرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی
عصر قاجار مطرح بوده است.
سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران
شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حملهای سردار اسعد به تهران،
پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار
بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصا تفنگ به دست گرفت و
با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و
طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد. 1
سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود آنکه ایل بختیاری از
انگلیسها حمایت میکرد به مخالفت با انگلیسها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و
سرداران خود جانب متحدین را گرفت. او پارهای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین
پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورشهای مداوم خود به انگلیسها صدماتی وارد ساخت
به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد. او از سربازان و
افسران آلمانی و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده
نمود.
قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح
اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و
املاک او را در اصفهان مصادره کردند. 3
رشادت و دلاوری این زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش
در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه
شد به طوری که هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ
دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه
او بود تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن 58 نفر راهی کرمانشاه
شد و از آنجا به برلن رفت. به پاس حمایتهای سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف،
امپراطور آلمان، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که
مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد و او تنها زنی بود که در دنیا توانست
به دریافت این نشان نائل آید. 4 جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد 1919
و کودتای 1299 همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر
محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی
بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود. سردار مریم بختیاری در سال 1316هـ. ش سه سال پس از شهادت فرزندش
علیمردان خان در اصفهان به دستور رضاشاه، زندگی را بدرود گفت.
سردار بی بی مریم بختیاری، از
برجسته ترین زنان تاریخ ایران بود که در سال ۱۲۵۱ هـ.ش در سرزمین بختیاری بدنیا
آمد. بی بی مریم خواهر سردار اسعد، مادر علیمردان خان و همسر علیقلی خان چهارلنگ
بود. پدرش حسینقلی خان، ایلخانی بختیاری و مادرش بی بی فاطمه از طایفه چهارلنگ
بود. بی بی مریم در کودکی پدر را از دست داد و زندگی دشواری را گذراند. پدرش در
سال ۱۲۹۹ هـ.ق به دست ظل السلطان حاکم
اصفهان که از توسعه قدرت ایلخانی بختیاری بیمناک شده بود، کشته شد و بلافاصله
برادرانش سردار اسعد و اسفندیار خان نیز زندانی شدند، خانواده اش مغضوب حکومت
گردیده و مدت ها آوارگی و سختی کشیدند.
در دوران نوزادی بنابر ملاحظات ایلی و سیاسی (طبق آیین «ناف برون» در
بختیاری) وی را نامزد مردی از خوانین کردند که بیست سال از او بزرگتر بود که
سرانجام در سن ۱۵ سالگی با وی ازدواج نمود. همسرش علیقلی خان چهارلنگ دارای دو زن
دیگر نیز بود اما بی بی مریم به دلیل لیاقت و مدیریت بسیار مورد توجه همسر خود و
چهارلنگ ها واقع گردید. اما پس از گذشت چهارسال، همسرش، در توطئه طایفه ای خود را
از دست داد. حاصل این ازدواج سه فرزند بنامهای علیمردان خان، محمدعلی خان و سهراب
خان بود. با مرگ همسر به خانواده پدری برگشت و به تربیت فرزندان پرداخت و با
فرزندانش اغلب نزد برادرانش بویژه علیقلی خان سردار اسعد (از سران بزرگ مشروطیت)
زندگی می کرد.
چند سال پس از مرگ همسر اول، در حالیکه به خواستگاران قبلی اش جواب
رد داده بود، با مصلحت خانوادگی و در شرایطی خاص او را مجبور به ازدواج با فتح اله
خان سردار ارشد (یکی از عموزادگانش) کردند که دارای چندین زن و مردی عیاش و هرزه
بود و به خانواده بی اعتنا بود. بی بی مریم از این ازدواج و اعمال خلاف شوهرش، سخت
دلگیر و در رنج بود که در خاطرات خود بدان اشاره کرده است. این مرحله از
زندگی وی بادرگیری و نزاع خانوادگی گذشت و سالها بعد بدون جدایی از شوهر دومش، با
توافق ایلی، زندگی مستقلی در یکی از عمارت های خان (قلعه سورشجان بختیاری) پیدا
کرد. یک پسر بنام مصطفی قلی خان نیز از این ازدواج داشت.
وی به ضرورت زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری مهارت پیدا نمود
و چون همسر و جانشین خان بود، سواران و جنگجویانی در اختیار داشت که به تدریج
در جهت مبارزات خود و یاری مشروطهخواهان اقدام می نمود و به دلیل لیاقت و
شجاعت، در سرزمین بختیاری به «سردار مریم» معروف گردید
بی بی مریم بختیاری از معدود زنان باسواد، معتقد و روشنفکر عصر خود
بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید. از مشوقین اصلی وی در آموختن
دانش و راه مبارزه، برادرش سردار اسعد بختیاری بود. طی نامهها و تلگرافهای مختلف
بین سران بختیاری و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد
آماده میکرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار و عصر
پهلوی اول مطرح بوده است.
براساس کتاب خاطرات سردار مریم، در زمان حرکت سردار اسعد و بختیاری
ها برای حمایت از مشروطه و فتح تهران وی با سخنان خود و تشویق سواران بختیاری به
حمایت از مشروطیت پرداخت و سردار اسعد قبل از حرکت هماهنگی های لازم را با وی
انجام داد. برخی به استناد روایت دیگر نوشته اند: بی بی مریم مخفیانه با عدهای
سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله ی سردار
اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با
عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد و خود شخصا تفنگ به دست
گرفت و با قزاقان جنگید.۱نقش او در فتح مشروطیت و مبارزات
او در هنگامه جنگ جهانی اول، میزان محبوبیتش را افزایش داد و طرفداران
بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
سردار مریم بختیاری در هنگامه جنگ جهانی اول، سلاح بر دوش به همراه
سواران و جنگجویان بختیاری با انگلیسی ها نبرد می کند و در سخت ترین شرایط به
آزادی خواهان مشهور ایران زمین در خانه خود در سرزمین بختیاری پناه می دهد. در
جریان جنگ جهانی اول با وجود آنکه برخی از مقامات بختیاری در تهران از انگلیسیها
حمایت میکردند، سردار مریم به همراه دیگر سران بختیاری، به مخالفت با انگلیسها
پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت و با قوای
انگلیس و روس نبرد می کند.
سردار مریم همچنین عده ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه
را با خود یار ساخت و در یورشهای مداوم خود به انگلیسی ها صدماتی وارد ساخت به
طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی را با او شروع کرد. وی از سربازان و افسران آلمانی
و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود.۲ قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح اصفهان
کینه توزانه به عمارت او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و
املاک او را دراصفهان مصادره کردند۳
رشادت و دلاوری این شیر زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و
آزادگیش در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر
مشروطه شد. در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ
دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه
او بود تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا
به برلن رفت. به پاس حمایتهای سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانی
های مقیم ایران «ویلهلم امپراطور آلمان»، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و
همچنین صلیب آهنین خود را که بالاترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. بی بی
مریم بختیاری تنها زنی در جهان بود که توانست به دریافت این نشان نائل آید. ۴
همچنین برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار، وحید دستگردی و…که در خلال جنگ جهانی اول مورد
تعقیب نیروهای متفقین بویژه انگلیسی ها بودند به خانه بی بی مریم پناه آوردند. پروفسور گارثویتمی نویسد: «این زن برجسته، روحی
سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری
به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد»
دکتر باستانی پاریزی مورخ شهیر معاصر نیز می نویسد: «در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر
ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است که وقتی در جنگ بین الملل اول، ایرانیان وطن خواه از اولتیماتوم
روس، و بعداً از هجوم انگلیسی ها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری،
این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسائل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و
بلاخره عثمانی فراهم ساخت در حالی که ما همیشه خوشمان می آید که بگوییم این
انگلیسی ها بودند که مشروطه دادند و سردار اسعد را حمایت کردند! و چه و چه و چه…»
.۵
جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه یافت در این
هنگام دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای ۱۲۹۹ پس از مخالفت و عزل از اصفهان
راهی بختیاری شد و مدتها مهمان خوانین بختیاری از جمله بی بی مریم بود. دکتر مصدق
تا پایان عمر همواره از این بزرگواری و شجاعت بی بی مریم بختیاری به نیکی یاد می
کرد
بیبی مریم بختیاری از معدود زنان مبارز ایران و از نخستین زنان
ایرانی است که خاطرات زندگی خود را نوشته بود و در آن به شرح زندگی دردآور و پر
رنج خود پرداخته و از رنج و عقب ماندگی زنان و مسائل سیاسی اجتماعی ایران در آن
روزگار انتقاد کرده است. فرزند رشید وی علیمردان خان نیز که حاصل تربیت او بود راه
مبارزه را ادامه داد و در سال ۱۳۱۲ قیام گسترده ای را علیه دیکتاتوری رضاشاه به راه انداخت.
سرانجام سردار مریم بختیاری سه سال پس از تیرباران فرزند برومندش
علیمردان خان بختیاری به دستور رضاشاه، و در حالیکه از این مصیبت بسیار غمگین و
رنجور شده بود، در سال ۱۳۱۶ هـ.ش در اصفهان زندگی را بدرود گفت و در قبرستان تاریخی تخت پولاد
تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد.۶ مردمان بختیاری در وصف رشادت های وی سروده های حماسی ساختند که مشهور
است و خوانندگان متعددی اجرا کردند. عمارت او را در اصفهان که در چهار راه قصر
ابتدای خیابان شیخ بهایی واقع بود بنابر وصیت خودش به اداره فرهنگ اهداء کردند که
در محل آن مدرسه رودابه ساخته گردید.سلام لطفا- توییتر- تلگرام. و ارتباط مستقیم سیمای آزادی تلویزیون ملی #ایران ویژه آخرین اخبار را فالو کنید https://twitter.com/ertebatm2013 https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/ https://telegram.me/Ertebat_M یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm وبلاگhttps://ertebatmostaghim.blogspot.com/#FreeIran2021