۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

سياستهاي رژيم براي مداخله در كشورهاي ديگر، بخصوص بعد از توافق اتمي چگونه پيگيري مي شود؟
 آيا رژيم آخوندي ميخواهد از دخالتهاي خود در كشورهاي ديگر منطقه كم كند يا  بعكس تلاش ميكند هر دستاوردي هم در زمينه اتمي داشته را در مسير حمايت از نيروهاي وابسته به خودش در منطقه  خرج وصرف كند؟

بحث آقاي سنابرق زاهدي مسئول كميسيون قضايي شوراي ملي مقاومت:  
1.     رژيم ولايت فقيه از زمان به قدرت رسيدن در ايران تا كنون با تكيه بر دو پايه اساسي حاكميت خود را اعمال كرده است. سركوب در داخل وصدور تروريسم وجنگ به خارج از  كشور. در سالهاي اخير البته يك محور سوم هم به آنها افزوده شده بود كه پروژه اتمي بود كه در خدمت دو محور ديگر و بخصوص صدور تروريسم و بنيادگرايي بود.
2.     از ديدگاه مقاومت ايران اين رژيم طي 38 سال گذشته از هيچ  اقدام ضد انساني متصوري در سركوب و نقض حقوق بشر و اعدام و شكنجه خودداري نورزيده كه بالاترين  نمونه آن اعدام بيش از 120 هزار تن از مخالفان سياسي و بطور خاص قتل عام 30 هزار زنداني سياسي بدنبال پايان جنگ ايران و عراق است. در اين زمينه سركوب گسترده زنان، جوانان، اقليتهاي قومي و مذهبي برجسته تر است. به اين دليل است كه رژيم ولايت فقيه را ميتوان با سركوب گسترده تمام مردم و بخصوص با سركوب گسترده مخالفان سياسي تعريف كرد. با اين شاخص است كه مي بينيم در دوره آخوند روحاني تعداد اعدامها نزديك به دو برابر دوران احمدي نژاد است، و بنابراين بحث اعتدال و ميانه روي و اصلاحات در كنار جوخه اعدام و طناب دار  و قطع اعضاي بدن و تخريب مساجد اهل  سنت و... معنا ندارد.
3.     با وجود اين از نظر ما محور دوم يعني صدور تروريسم و جنگ كه رژيم آن را صدور انقلاب مي نامد شاخص ويژه و اصلي نظام ولايت فقيه است. در اين ديدگاه و اين فهم سركوب هرچند بسيار گسترده و سياه است وبا ساير ديكتاتوريها متفاوت است، اما با وجود اين سركوب در همه نظامهاي سركوبگر وجود دارد، اما صدور بحران و ترور و جنگ و دخالت در كشورهاي ديگر ويژگي اصلي ولايت فقيه است. و  بنابراين اين محور را بايد شاخص ويژه نظام ولايت فقيه تعريف كرد.
4.     با اين تعريف است كه مي بيينم خميني در همان پيامي كه اعلام پذيرش آتش بس در جنگ ايران و عراق كرد همانجا با تأكيد گفت كه ما به هيچوجه حاضر نيستيم حتي اگر از صدام بگذريم اما از حجاز نخواهيم گذشت و تمام آن پيام مهم خود را به تشويق هواداران خودش به ادامه صدور تروريسم تشويق نمود. در همين چارچوب هم هست كه خانم رجوي در سال 2003 اعلام كرد كه دخالتهاي رژيم آخوندي در عراق صد بار از پروژه اتمي خطرناكتر است.
5.     اين سه عنصر به هم پيوسته و مرتبط است. ضعف رژيم در صدور تروريسم و بخصوص ائتلاف عربي در يمن و ضرباتي كه در سوريه دريافت كرده است، از عواملي بود كه رژيم را به پذيرش همين توافق وادار كرد. با اينحال بدليل نكات فوق بعد از كنار گذاشتن اتمي تلاش ميكند كه با تشديد صدور تروريسم و بنيادگرايي خود را سر پا نگهدارد.

6.     حال اگر با توجه به اين مقدمات به وضعيت روز نگاه كنيم مي بينيم كه خامنه اي در اولين صحبتي كه بعد از توافق اتمي داشت گفت « ما از حمايت دوستانمان در منطقه دست نخواهيم كشيد». حتما تصادفي نيست كه درست در سالروز همان سخنراني خميني كه آتش بس را پذيرفت (روز 18 ژوييه) اين موضع را در همان سمت موضعگيري خميني است، اعلام ميكند. به اين ترتيب خامنه اي در عين حال كه خود را به ظاهر با توافق اتمي همراه نشان ميدهد  و مانند خميني كه گفت زهر آتش بس را نوشيدم اينجا نيز توافق را تأييد مي كند، اما در عين حال بر سياست صدور تروريسم خودش در كشورهاي مختلف مانند عراق، سوريه، يمن، لبنان و... تأكيد مؤكد ميكند.
7.     بر پايه اين موضع وقتي وزير خارجه خامنه اي به كشورهاي لبنان وسوريه و... سفر كرد، راديو بي بي سي اعلام نمود كه او آمده است به دوستان رژيم ايران اعلام كند كه توافق اتمي تأثيري بر روابط كشورش با آنها ندارد. در عمل هم روشن است كه رژيم ولايت فقيه  تنها طرفي است كه اجازه نميدهد راه حل سياسي در  سوريه پيش برود. يعني راضي نمي شود دوره انتقالي بدون بشار اسد باشد و متأسفانه روسيه نيز از اين موضع رژيم ايران حمايت مي كند و اين مجموعه موجب شده  آبشارهاي خون همچنان از تن مردم سوريه جاري باشد.
8.     البته اين موضع تا جايي است كه به نيت و خواست و عملكرد خود رژيم مربوط شود، اما اين پديده با دو مشكل اساسي مواجه است. اول عقب نشينيهايي كه در موضوع اتمي داشته تماميت رژيم را تضعيف نموده و به قول خود مقامات رژيم به مثابه زهري در درون رژيم عمل مي كند و روي توانايي اش براي صدور تروريسم و بنيادگرايي هم تاثير منفي ميگذارد، دوم در سه عرصه اصلي صدور بنيادگرايي با بحران مواجه است،
سوريه- رزمندگان سوري با وارد كردن ضربات كاري عرصه را بر بشار جنايتكار وخامنه اي تنگ كرده است.
يمن- پيروزيهاي پي در پي ائـتلاف عربي و مقاومت مردمي در يمن يك ضربه كاري به رژيم وارد كرده است
عراق-  تظاهرات مردمي در عراق و مبارزه با فساد در اين كشور كه مخاطب واقعي آن رژيم ايران است كه ما ترجيح داديم كه چند روز ديگر وقايع بگذرد تا علايم بيشتري از سمت و سوي تحولات آشكار شود و بشود با قاطعيت گفت كه اين روند اگر درست هدايت شود مي تواند همه رشته هاي ولايت فقيه  را پنبه كند. بنابراين اين موضوع را براي بعد ميگذاريم.
اگر اين پيشرفتهاي عرصه نبرد از حداقل حمايتهاي منطقه اي و بين المللي همراه شود بي ترديد سرنوشت سوريه را تغيير خواهد داد. و تغيير در سوريه شروع تغييرات دوم و سوم و... عليه نظام جنايت ولايت فقيه خواهد بود. كه در روند خود به سرنگوني آنها در تهران ختم خواهد شد.

مهمان برنامه امشب 16 اوت، 25 مرداد  ارتباط مستقيم آقاي سنابرق زاهدي مسئول كميسيون قضايي شوراي ملي مقاومت:
در هفته گذشته تحولات در سوريه و يمن و  بويژه در عراق در كانون خبرهاي مربوط به منطقه بود تظاهرات استانهاي جنوبي مردم عراق عليه فساد و وضعيت ناهنجار خدمات در اين استانها، به اصلاحات نخست وزير عراق و بركناري معاونين رئيس جمهور و نخست وزير منجر شد كه اين موضوع توسط دولت عراق در قالب طرح اصلاحات به مجلس عراق نيز ارائه شد و به اتفاق آراء به تصويب رسيد.
اكثر رسانه هاي بين المللي در خبرها و گزارشهايي كه از اين رويداد مخابره كردند تاكيد داشتند كه اين اصلاحات نوري مالكي مهره رژيم در عراق را نشانه رفته است.
همزمان شاهد تحولات ديگري در يمن و سوريه هستيم. در سوريه بدنبال ضرباتي كه بشار اسد از رزمندگان سوري در جبهه هاي مختلف دريافت كرده ، حالا بحث جايگزيني او و حتي كوتاه آمدن روسيه از حمايت از بشار اسد بگوش مي رسد. در يمن نيروهاي مردمي استانهاي بيشتري را از كنترل حوثي ها خارج كردند و بنظر مي رسد كه روياي اوليه رژيم براي تسلط به يمن، تا حد زيادي برباد رفته است. اكنون اين سوال در پيش روست كه سمت و سوي اين تحولات بويژه در عراق به چه سمتي است؟ رژيم چكار خواهد كرد؟ آيا نوري مالكي كه اكنون به ايران و به نزد رژيم رفته به عراق باز خواهد گشت، سفر نوري مالكي به ايران چه اهدافي دارد؟ و در اين بين كدام تحولات تا آنجايي كه به مردم و مقاومت ايران مربوط ميشود اهميت بيشتري دارد .

بحث امشب سيماي آزادي، تلويزيون ملي ايران در همين رابطه است