۱۳۹۹ مهر ۹, چهارشنبه

ملیجک ابلیس و تعبیر خواب شیطان


ملیجک ابلیس و تعبیر خواب شیطان

علی خامنه‌ای و پاسدار حسین سلامی

سه ویژ‌گی یک گول

به‌مناسبت چهلمین سالگرد آغاز جنگ ضدمیهنی، پاسدار حسین سلامی فرمانده سپاه در مجلس آخوندی حاضر شد و مثل همیشه به عربده‌کشی‌های میان‌تهی علیه عالم و آدم پرداخت. وی که همواره با سه ویژ‌گی «بلاهت، توهم، عربده‌کشی» شناخته می‌شود، با دجالگری عجین با ساختار نظام آخوندی تلاش کرد تمام بحرانهای معیشت، بیکاری، فقر و گرانی را «انتخاب ملت ایران» و «جنگ دشمن در سفره‌های مردم» جلوده دهد.

خیمه بر کارتل، بی‌طعم یک لحظهٔ رنج ایران

این عنصر جانی که بر کارتل‌های میلیاردی سپاه پاسداران خیمه زده و نعره‌های مستانهٔ به‌اصطلاح حمایت از مستضعفان می‌زند، نه خودش هرگز رنج طاقت‌سوز یک ساعت از چرخهٔ زندگی کارگر و کارمند ایرانی را تجربه کرده، نه بچه‌هایش در دهلیز مافیای کودکان کار گرفتارند، نه پسرش هرگز طعم ترک‌تحصیل برای تأمین یک گردهٔ نان را چشیده و نه خودش ماه‌ها حقوق نگرفته و زیر بار مایحتاج روزمره کمرش خم شده است.

حسین سلامی هم‌چون صدها فرمانده دیگر سپاه پاسداران آن‌چنان در چپاول سرمایه‌های ایران غرق است و از خوان امتیازات ویژه و فساد مالی و جنایات سیاسی ارتزاق می‌کند که تمام این عربده‌کشی‌های رایجش را برای میدان‌داری بیشتر در همین خوان یغما، تقدیم ولی‌فقیه می‌کند. وگرنه خودش و هم‌قطارانش خوب حالی‌شان است که مردم ایران برای این میمون‌بازی‌ها و سیرک‌های مبتذل، دیری‌ست که تره خورد نمی‌کنند و بیشتر به دست‌مایه‌های تسخر و طنزشان می‌افزاید!

دو اعتراف در یک نعره!

با این حال پاسدار حسین سلامی به‌دلیل همان سه ویژ‌گی که اشاره شد، در مجلس آخوندی آدرس تمام مشکلات ۴۱ سالهٔ ایران و مردم ایران را با صراحت داد. دقت کنید:

«نجات ملت‌های مسلمان دستور کار ماست. رهبر عزیز نفوذ ایران را در کشورهای دیگر گسترش داد». (دویچه وله فارسی، ۸مهر ۹۹)

با این فرض مسلم که هیچ ایرانی شرافتمند و قاطبهٔ مردم ایران ذره‌یی ارزش برای این دروغهای نجومی و رطب و یابس بافتن‌ها قائل نیستند، باید پرسید کدام ملت مسلمانی در کجای دنیا به‌دست جمهوری اسلامی نجات یافته است؟ اگر منظور لبنان و عراق و یمن و فلسطین است که مردم این ممالک جز لعن و نفرین به جمهوری اسلامی بابت تروریسم و جنایات سپاه قدس پاسداران نثار نمی‌کنند. دربارهٔ «نفوذ ایران در کشورهای دیگر» هم

اولاً: جز همان مزدورپروری و تروریست‌پروری و هزینه کردن میلیارد میلیارد از جیب و سفرهٔ مردم ایران برای تأمین و نگهداری آن‌ها، مگر نشانهٔ دیگری وجود دارد؟

ثانیاً: این جنایات، هیچ ربطی به کشور و مردم ایران با قدمت تمدن تاریخی‌شان ندارد. آنچه از منظور اصلی پاسدار سلامی باید یادآوری شود، صدور مرگ و نکبت به خارج از ایران با سعایت گله‌های پاسداران جانی با هدف حفظ نظام آخوندی بوده است وبس. همان که خامنه‌ای اعتراف کرد اگر در آنجاها نجنگند، مجبورند در خیابانهای ایران با مردم ایران بجنگند.

ثالثاً: مگر سازمان ملل و اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه بارها و بارها به جمهوری اسلامی گوشزد نکرده و هشدار نداده‌اند و نمی‌دهند که دست از دخالت در امور دیگران و راه‌انداختن جنگهای نیابتی بردارد؟

پا در خون و زلزلهٔ ایران، هیاهو در گوش فلک!

بنابراین این نعره‌ها و عربده‌ها هیچ آبشخوری ندارند جز این‌که زیر پای جمهوری اسلامی و سرداران جنایت‌پیشه‌اش در داخل ایران آن‌قدر خالی و زلزله‌خیز شده است که مجبورند ادعاهای برون‌مرزی را سرپوش آنها بگذارند. از قضا حسین سلامی‌ها خوب خوب حالی‌شان است که با امتزاج جنایت و چپاول و غارت و انحصارطلبی، چه‌ها بر سفره و جیب و کرامت و انسانیت مردم ایران آورده‌اند. حسین سلامی پوتین بر سفره و خون و هستیِ مردم ایران می‌گذارد و به خیال ابله خودش رگ گردن برای بیرونی‌ها تیر می‌کند و عربده‌های میان‌تهی سرمی‌دهد.

موضوع چیست؟

حالا باید پرسید موضوع چیست که این خونخوار ولایی به صحنه آمده است؟ در سالگرد جنگ به مجلس آمده است؛ چرا که جنگ ضدمیهنی حتی در میان خودی‌های نظام زیر سؤال رفته است و هر روز هم دامنه‌اش بیشتر می‌شود. پرسشی که دارد همهٔ ایران را به واکنش در شبکه‌های اجتماعی می‌کشاند. دیگر این‌که وجود خود سپاه پاسداران زیر سؤال رفته است. خمینی و خامنه‌ای در هزارتوی مخیله‌شان هم نمی‌گنجید که فشار اجتماعی علیه سپاه پاسداران و سابقهٔ سراسر جنایتش آن‌قدر بالا بگیرد که مجبور شوند چند برنامه تلویزیونی را به بازتاب نفرت نسل جوان از این ارگان اختصاص دهند و یک فرمانده سپاه هم آسمان و ریسمان را به‌هم ببافد که ثابت کند اگر سپاه نبود، نظام هم نبود.

خواب ولی‌فقیه و تعبیر ملیجک

بنابراین داد و بیدادهای حسین سلامی را در مجلس آخوندی باید تعبیر خواب‌های ولی‌فقیه توسط یک ملیجک دست‌آموز خودش تلقی کرد. وگرنه مردم ایران و به‌طور خاص نسل میلیونی جوان ایران سال‌هاست که از تمامیت جمهوری اسلامی آخوندی عبور کرده است و این ملیجک‌بازی‌ها و تعبیر خواب‌های ابلیس معظم را جز به انزوای تشدیدشوندهٔ سپاه پاسداران و پتانسیل سرنگونی‌خواهی جامعهٔ ایران معنا نمی‌کند.

 

۱۳۹۹ مهر ۷, دوشنبه

خروج نام مجاهدین از لیست آمریکا پیروزی تاریخی مقاومت ایران








شکست برچسب تروریستی؛ تحقق یک امر ناممکن و چشم‌انداز تغییر


جشن هواداران مجاهدین در خروج نام سازمان از لیست تروریستی

جشن هواداران مجاهدین در خروج نام سازمان از لیست تروریستی

تحقق یک امر ناممکن

۶سال از خروج
نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست برچسب تروریستی وزارت‌خارجه آمریکا
می‌گذرد. پیش از آن نیز در زمستان سال ۱۳۸۵ تحولی مشابه همین در خروج از
لیست دولت انگلستان روی داد.
این ۲تحول ـ
به‌خصوص خروج از لیست وزارت‌خارجه آمریکا ـ بسا ناممکن می‌نمود. این ناممکن
بودن هم چندان دور از انتظار نبود. دور از انتظار هم نبود، چرا که اختاپوس
مماشات با ملایان قرون‌وسطایی آن‌چنان بود که بر دست و پا و ارکان تمامیت
مقاومت برای آزادی تنیده بود. تصور برچیدن چنگال‌های این اختاپوس، بسا
رؤیایی و البته دست‌نیافتنی می‌نمود.
آنچه پیش رو
بود که مجاهدین خلق باید به مصاف آن می‌رفتند، صخره‌های صعب و گاه غیرقابل‌
عبور و صعود و نفوذ می‌نمود. مقابله با چنین سد و موانع حقوقی و سیاسی آن،
الماس اراده و یقینی شکست‌ناپذیر می‌طلبید.

راه بگویدت که چون باید رفت

در این مصاف،
هیچ‌چیزی قابل پیش‌بینی نبود. مسیری ناشناخته بود. قانونمندی‌هایش
تجربه‌ناشده بود. باید فقط در راه بود تا «راه بگویدت که چون باید رفت».
مجاهدین خلق
برای درهم‌شکستن یک سد ارتجاعی‌ـ‌استعماری و زدودن یک اتهام و بهتان
منفعت‌جویانه و مماشات‌گرانه، پا در مسیری گذاشتند که هم از نظر سیاسی و هم
از نظر حقوقی باید با دولتهای اروپا و آمریکا مصاف و همآوردی می‌دادند.
مصافی که تابه‌حال تجربه نشده بود و همه چیز خبر از غیرممکن بودن آن
می‌داد.
این مصاف با
دولتهایی بود که در ۳دهه گذشته، بین مردم و حکومت فاشیستی ملایان، همواره
منافع خود را با نظام ولایت فقیه تراز کرده‌اند.
مجاهدین خلق
برای درهم‌شکستن این سد و بهتان، باید یک مسیر و نشانه‌ها و قانونمندی‌هایش
را کشف و خلق می‌کردند. پیش از این هیچ جنبش یا سازمان آزادی‌خواه و مستقل
در جهان ـ و به‌طور خاص در جهان سوم ـ چنین تجربه‌یی نداشته و اصلاً اقدام
به طی این مسیر و انتخاب این مصاف نکرده بود. بنابراین در همان گام نخست،
آنچه جلوه می‌کرد و رخ می‌نمود و در چشم‌انداز هویدا بود، تعبیرهایی هم‌چون
«نمی‌شود»، «نمی‌توان»، «غیرممکن»، «توان‌فرسا»، «پرهزینه»، «جنگی
فرسایشی» و تحلیل‌ چشم‌اندازهایی از قبیل «بی‌نتیجه بودن درافتادن با
امپراتوری‌های سیاسی و مالی و حقوقی»، «اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از
منافعشان با رژیم آخوندی کوتاه نمی‌آیند» و... بود.

پیوند شناخت علمی با سرمایه انسانی

مجاهدین اما
تمام این تعبیرها را به‌مثابه تابلوهایی ترسیم کردند و به شناخت هر کدام
مبادرت نمودند. در درون خودشان هم تمام این تعبیرها و موانع را با عنوان
«شق سیاه» در نظر گرفتند تا خودشان بدانند در جهانی بر مدار «منافع و
تجارت»، باید با چه هیولاهایی درافتند. مجاهدین با این چشم‌انداز ـ که
بسیار ناممکن می‌نمود ـ عزم جزم کردند که از حقانیت یک تاریخ مبارزه برای
آزادی و چندین نسل فداشده برای تغییر بزرگ اجتماعی و تاریخی در ایران دفاع
کنند.
بنابراین چنین
آوردگاهی می‌طلبید که با شناختی علمی از یک مبارزه سرسخت و با ایقان به
سرمایه و دارایی انسانی و آرمانی، راهی را طی نمود که فرجام آن فقط پیروزی
باشد. پس ۲عامل یا ۲سلاح مهم در دست مجاهدین بود: شناخت علم مبارزه در یک
آوردگاه سیاسی‌ـ‌حقوقی و نیز اشراف به سرمایه و دارایی انسانی سازمان‌شان.
این ۲عامل و سلاح هم باید بر شانه‌ها و بر دستان عناصر همین سازمان حمل
می‌شد و راه می‌پیمود و پله به پله به جانب قله پیروزی که همان درهم‌شکستن
بهتان ارتجاعی‌ـ‌استعماری باشد، پیش می‌رفت.

مصاف با منظومه‌یی از «امپراتوری» 

در طرف مقاومت
ایران و سازمان مجاهدین خلق، چنین مختصات و تابلو و تصویری مهیا گشته بود.
اما این فقط یک طرف این نبرد غیرقابل پیش‌بینی بود. طرف دیگر اما همان
«امپراتوری قدرتمند سیاسی و مالی و حقوقی» بود. مجاهدین خلق یک جنبش تبعیدی
اما سازمان‌یافته بودند که باید یک‌تنه با چنین منظومه‌یی از «امپراتوری» و
قدرت نفوذ آن در جهان درمی‌افتادند. تعبیر چنین نبرد و آوردگاهی، با
هیچ‌یک از تعابیر کلاسیک و تجربه‌شده قابل بیان و عمومیت‌بخشی نبود و نیست.
تصویری از این مختصات می‌تواند گویای سختیِ توأم با فوق‌العاده پیچیدگی
این نبرد باشد.
میزان مماشات و
سازش و سکوت اروپا و آمریکا در قبال دیکتاتوری فاشیستی مذهبی حاکم بر
ایران را تنها می‌توان با مماشات و سکوت مقابل تهدید و رشد فاشیسم هیتلری
در سال‌های قبل از جنگ دوم جهانی مقایسه نمود. چنین سیاستی از جانب اروپا و
آمریکا نسبت به هیچ سلطان و امیر و حاکمی در تاریخ ایران نمونه نداشته و
ندارد!

مشت بر سنگ جهانی تک‌قطبی

آمریکا با تمام
سوابق اطلاعاتی و تئوریسین‌های کارکشته‌اش، همواره فریب بازیهای قدرت در
درون نظام ولایت فقیه را می‌خورد و دل به اصلاح‌چی قسم ‌خورده به ولایت
فقیه می‌بست! چنین سیاستی با ضریب بسا بیشتر، از جانب اروپاییان در مقابل
دیکتاتوری ولایت فقیه اتخاذ شد. مابه‌ازای این دلدادگی به عروسک‌های خط‌خطی
و رنگ‌شده ولایت فقیه، آمریکا و اروپا پایدارترین مقاومت تاریخ صدساله
ایران برای آزادی و قربانی اصلی قتل‌عام توسط خمینی و خامنه‌ای را به‌خاطر
مماشات و اثبات حسن‌نیتش به ملایان، در لیست گروهها و سازمانهای تروریستی
‌گذاشتند!
با این
لیست‌گذاری، حیات سیاسی مستقل در جهانی تک‌قطبی، آن هم از جانب یک نیروی
تبعیدی و غیرحاکم در مواجهه با انواع دیوارها و زنجیرهای مرئی و نامرئی در
سراسر جهان، تلاشی نفس‌گیر می‌طلبید. هم باید هویت و استقلالش را پاس
می‌داشت، هم باید مبارزه‌اش را ادامه می‌داد، هم باید این تور بزرگ و سنگین
را از سر و روی و دست و پای خود پس‌می‌زد و مهم‌تر از این‌‌ها باید مماشات
آمریکا و اروپا را توأم با افشای پشت‌پرده‌های زدوبندشان با نظام ولایت
فقیه افشا می‌کرد. با چنین مختصاتی از میدان نبرد، باید معادله‌ای
چندمجهوله حل می‌شد تا گره‌های این تور جهانی، بند بند باز شوند.

دوراندیشی‌های پیش‌آهنگی امیدبخش 

همان‌طور که در بالا اشاره شد، قدرت مجاهدین و مقاومت ایران بر ۲عامل متکی بود:
ـ شناخت علم مبارزه در یک نبرد سیاسی‌ـ‌حقوقی
ـ اشراف به سرمایه و دارایی انسانی مقاومت ایران
مبتکر،
ایده‌پرداز، پیش‌آهنگ، امیدبخش و رهبر این نبرد بزرگ، مریم رجوی بود. او
همواره به قدرت «انقلاب درونی مجاهدین» و اصل پایه‌یی «کس نخارد» تکیه
می‌کند، انقلابی که تا سال ۱۳۹۱ به قدمت ۲۷ سال توانسته بود مجاهدین و
مقاومت ایران را از سرفصل‌ها و گردنه‌های سیاسی داخلی، منطقه‌یی و
بین‌المللی عبور دهد و سازمان‌یافتگی‌شان را تضمین کند. مریم رجوی این
تابلو را پیش راه مجاهدین گذاشت تا یک بهتان ارتجاعی‌ـ‌استعماری را
درهم‌بشکنند که راهگشایی پیشرفت‌های مبارزه برای آزادی ایران از آن عبور
می‌کرد.
مریم رجوی
به‌طور مداوم مجاهدین را به شناسایی مسیری که باید بروند ترغیب کرد. او جزء
به جزء این مسیر را بارها با همراهی مجاهدین و متخصصان مربوطه، تحلیل و
نشانه‌گذاری می‌کرد. علاوه بر این همواره بر قدرت انقلاب درونی که باید
نیرو و پتانسیل انسانی مجاهدین را استخراج کند، تأکید و اصرار داشت.

چگونگی برداشتن تور سنگین ارتجاع و استعمار 

بنابراین
پادزهر سیاست مماشات و قدرتی که می‌بایست این تور سنگین ارتجاع و استعمار
را بند بند می‌گشود، یک امید صیقل‌خورده در وفای به پیمان با آزادی در
تاریخ ایران و یک ارادهٔ سترگ می‌طلبید. در جوهر چنین نبردی که مریم رجوی
مبتکر و ایده‌پرداز آن شد، عشق به آرمان آزادی بود؛ آزادی، همان تندرهای
خجسته تاریخ ملتها در تیرگی‌ها و ظلمات به‌ظاهر مستقر می‌باشد. آزادی،
پایداری سرکش و سمج توأم با طمأنینه در امیدهای صیقل‌یافته و مغرور و
فرح‌بخش است.
عشق یک‌جانبه
به آزادی و فداهای مستمر در عطش وصالش، سرمایه مقاومتی برابر مماشات تاجران
سیاست با خون آزادی در تاریخ سیاسی‌ـ‌اجتماعی ایران بوده و هست. با این
سرمایه بود که مقاومت ایران سراغ وجدانهای آغشته نشده به سیاست مماشات و
تجارت با ملایان در اروپا و آمریکا و دیگر کشورها رفت.
این‌گونه بود و
شد که گره‌های محکم و سخت تور سنگین تهمت و افترای ساخته ملایان و
خریدارانش در اروپا و آمریکا، سال‌های سال با کاروانی از حقوق‌دانان و
وجدانهای بیدار سیاسی و با تکاپوی خستگی‌ناپذیر اعضا و اجزای مقاومت ایران،
بند به بند باز شدند. حاصل آن: زدودن برچسب ارتجاعی‌ـ‌استعماری از نام و
تاریخچه مجاهدین خلق و به‌دنبال آن اعتراف به اصالت مقاومت برابر دیکتاتوری
آخوندی و حق مبارزه برای سرنگونی آن و منطبق بودن این حقوق با مواد ۳۰گانه
منشور بین‌الملل حقوق‌بشر‌.

هنوز اگر اشرف بایستد...

این‌گونه بود
که فصلی ورق خورد. چشم‌اندازهای پیش روی مقاومت ایران چندین برابر گشت.
زمینه و صحنه‌یی جدید از مبارزه با نظام ولایت فقیه ایجاد شد. در پشت سر،
گذرگاهی بود چونان تونلی یک‌طرفه که در انتهای آن فقط دریچه‌یی سوسو می‌زد.
رسیدن به این دریچه، حکایت۱۴سال پایداری بود که تنها و تنها با ایستادگی و
پافشاری بر آرمان آزادی می‌شد آن را رقم ‌زد. رمز نمادینی که بیان تئوری
پایداری بود که در این کلمات تبلور می‌یافت: «اگر اشرف بایستد، جهان خواهد
ایستاد».

اینک مجاهدین و تغییر بزرگ اجتماعی و سیاسی ایران 

پیروزی مجاهدین
در این نبرد سترگ سیاسی‌ـ‌حقوقی، علاوه بر شکست سنگین حاکمیت ولایت فقیه و
برچیدن بساط و حساب و کتابی که در این لیست‌گذاری سرمایه کرده بود، توانست
حق مقاومت ایران و استمرار مبارزه برای آزادی را در مجامع بین‌المللی
به‌ثبت برساند.
پیروزی مجاهدین
در این نبرد سترگ سیاسی‌ـ‌حقوقی، توانست سد و موانع پیچیده و کلاف‌ها و
گره‌های کور پیش رویشان را باز کرده و چشم‌انداز نوینی از نبرد با حاکمیت
ولایت فقیه را ترسیم کند.
پیروزی مجاهدین
در این نبرد سترگ سیاسی‌ـ‌حقوقی، راهگشای آنان در معادله هر دم
پیچیده‌شونده در عراق گشت. برچسبی که می‌خواست مجاهدین را لای چرخ‌دنده‌های
مماشات و زدوبند محلی و منطقه‌یی و بین‌المللی به دوری فرسایشی و
نابودکننده بکشاند، با همت و ارادهٔ الماس‌گونه کل مقاومت ایران و هوشیاری
سیاسی و تشکیلاتی‌شان و نیز کشاندن وجدانهای بیدار بشری، درهم‌شکسته شد.
پیروزی مجاهدین
در این نبرد سترگ سیاسی‌ـ‌حقوقی توانست زمینه پیروزی تاریخیِ دیگری را رقم
بزند که تمام حساب و کتاب‌های نظام آخوندی و دست‌آموزان منطقه‌یی‌شان را
درهم‌پیچید. مجاهدین با ثبت حق مقاومت برای آزادی در منشور حقوق بین‌الملل،
توانستند «هجرت بزرگ» از عراق به آلبانی را محقق کنند. این سفر تاریخی که
در خدمت تحقق تغییر بزرگ اجتماعی و سیاسی در ایران می‌باشد، مرهون نبرد
چندین ساله برای درهم‌شکستن بهتان و برچسب سیاسی‌ـ‌حقوقی در ۷مهر ۱۳۹۱ است.

۱۳۹۹ مهر ۶, یکشنبه

چرا ارزش پول ملی سقوط کرد؟ گفتگوبا مهدی سامع

https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/
https://twitter.com/ertebatm2013
https://telegram.me/Ertebat_M
یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm
#Maryam_Rajavi #Iran #FreeIran2020 #مجاهدین #PMOI #نوید_افكاری   #مریم_رجوی
 #اعدام_نکنید   #قیام_تنها_جوابه #آزادشان_کنید

روزنامه دی ولت آلمان: جعبه سیاه مسجد آبی، تهدید از سوی بنیادگرایان رژ...

https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/
https://twitter.com/ertebatm2013
https://telegram.me/Ertebat_M
یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm
#Maryam_Rajavi #Iran #FreeIran2020 #مجاهدین #PMOI #نوید_افكاری   #مریم_رجوی
 #اعدام_نکنید   #قیام_تنها_جوابه #آزادشان_کنید

۱۳۹۹ مهر ۴, جمعه

گسترش شعار انحلال سپاه پاسداران

 


 

 رهبر مقاومت مسعود رجوی در پیام شماره۲۸ (۱۷شهریور۹۹) موضوع انحلال سپاه پاسداران را مطرح کرد و گفت: «سپاه پاسداران باید منحل شود. بودجه و دارایی‌های آن باید به‌مقابله با کرونا و بهداشت و درمان مردم اختصاص یابد. اگر رژیم ولایت فقیه قصد سرکوب و جنگ‌افروزی و صدور ارتجاع و تروریسم ندارد یک ارتش برایش کافیست و نباید هزینه مضاعف سپاه را هم به‌مردم دردمند و محروم ایران تحمیل کند».

پژواک شعار انحلال سپاه

از آنجا که این سخن مبتنی بر واقعیتهای متقن اجتماعی و سیاسی بود، به‌سرعت گسترش و نفوذ اجتماعی پیدا کرد؛ آن‌چنان‌که پس از آن و طی روزهای اخیر رژیم ناچار شده است چند تن از مهره‌ها و سرکرده‌های سپاه را جلو دوربین تلویزیون بیاورد و تلاش کند تا به «شبهه‌افکنی‌های پر دامنه» در این مورد جواب بدهد.

در همین رابطه سخنگوی ارشد و معاون ستاد کل نیروهای مسلح تحت‌امر ولی‌فقیه، پاسداری به‌نام ابوالفضل شکارچی در تلویزیون رژیم (۳۱شهریور۹۹) ظاهر شد تا به «شبهه‌ها» پاسخ بدهد. مجری برنامه در این باره سؤال کرد: «این شبهه‌ که می‌گویند هر کشوری باید یک نیروی واحد مسلح داشته باشد، آیا این در بحث ایدئولوژیک‌مان بحث حفاظت از مرزهاست؟».

پاسدار مربوطه که در عین‌حال تلاش می‌کرد بگوید بین سپاه و ارتش هیچ تضاد و اختلافی وجود ندارد گفت: «حفاظت از مرزهای ایدئولوژیک نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی علاوه بر این‌که با همه نهادها و دستگاهها و حتی ارتش هست (اما) مأموریت ذاتی آن با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است».

وی به‌این ترتیب خود را در معرض این تناقض و سؤال مجری قرار داد که «اینها کارشان با هم تداخل ندارد؟». پاسدار نامبرده ناچار شد بگوید که مأموریت سپاه دفاع سرزمینی نیست بلکه سپاه از مرز ایدئولوژیک نظام دفاع می‌کند. اما با این پاسخ، تناقض دیگری بروز کرد که یکی از شرکت‌کنندگان روی آن دست گذاشت و گفت: «مرز ایدئولوژیک ما کجاست؟ این تداخل (تناقض) با این ندارد که ما از مرز جغرافیایی خودمان دفاع کنیم؟». پاسدار شکارچی که به‌نظر می‌رسید خود به‌دام افتاده ناگزیر شد بگوید: «سپاه در داخل کشورحتماً مأموریت دارد ما باید با مجاهدین برخورد بکنیم» و بعد هم روضه ۱۷هزار کشته را بخواند.

به این ترتیب وی اقرار کرد که فلسفه وجودی و مأموریت سپاه پاسداران علاوه صدور تروریسم در خارج از مرزهای کشور، سرکوب مخالفان و مردم به‌جان آمده در داخل کشور است.

همان مردمی که در تجمعات و تظاهرات خود، هم علیه سپاه و بسیج و هم علیه نقش ضدمردمی سپاه شعار می‌دهند «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و «سوریه را رها کن، فکری به‌حال ما کن!» این فریادها و شعارها، انعکاس خشم و نفرت مردم ایران از سپاه پاسداران و اختصاص بودجه هنگفت و امکانات کشور که باید صرف مردم شود، اما توسط سپاه پاسداران هزینهٔ جنگ‌افروزی و کشتار در خارج از مرزها می‌شود.

شعاری برآمده از خشم و خروش مردم

خشم و نفرت مردم از سپاه پاسداران این اهرم اصلی ولی‌فقیه ارتجاع برای پیشبرد سرکوب و تروریسم، در شرایط کنونی که کشور با بلیه کرونا مواجه است صد چندان شده است زیرا در ازای ۳۰میلیارد دلار پولی که به‌گفته اعضای مجلس ارتجاع صرف جنگ سوریه شده، خامنه‌ای تنها با اختصاص یک میلیارد دلار برای مقابله با کرونا موافقت کرد که تازه از همین هم تنها کمتر از یک‌سوم آن به‌وزرات بهداشت و درمان داده شده است و مقامات این وزارتخانه اعتراف می‌کنند که کادر درمانی به‌رغم جان‌فشانی چند ماهه در مقابله با کرونا، اغلب چند ماه است که حتی حقوق ناچیز خود را دریافت نکرده‌اند.

بنابراین آنچه مردم ایران می‌خواهند انحلال سپاه منحوس و منفور است که از روز نخست برای مردم ایران جز مصیبت و نکبت ارمغان دیگری نداشته است.

معلوم است که رژیم به‌لحاظ اجتماعی و هم‌چنین از سوی نیروهای خودش به‌شدت تحت فشار و سؤال قرار گرفته که ناچار است بیاید و در مورد موضوعی که تا قبل از این تابو محسوب می‌شد، این‌قدر توضیح بدهد. توضیحات پر از تناقضی که بحران را تشدید می‌کند.سلام لطفا- توییتر- تلگرام. و یوتوب #ارتباط _مستقیم سیمای آزادی ویژه آخرین اخبار #ایران را فالو کنید  
https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/
https://twitter.com/ertebatm2013
https://telegram.me/Ertebat_M
یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm
#Maryam_Rajavi #Iran #FreeIran2020 #مجاهدین #PMOI #نوید_افكاری   #مریم_رجوی  
 #اعدام_نکنید   #قیام_تنها_جوابه #آزادشان_کنید

  #المعارضه_الایرانية #‌ایران #مسعود_رجوی  #کروناویروس #coronvirusuk  #COVID2019 #No2Rouhani #ارتباط_مستقیم

۱۳۹۹ مهر ۱, سه‌شنبه

مسعود رجوی: سرانجام خلیفه ارتجاع به «برکات» کرونا، مانند «برکات» جنگ ضدمیهنی برای رژیم ولایت فقیه مُقِـر آمد

 

 

 


مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران

مسعود رجوی- ۳۱شهریور ۹۹

سرانجام خلیفه ارتجاع به «برکات» کرونا

مانند «برکات» جنگ ضدمیهنی برای رژیم ولایت فقیه مُقِـر آمد

جنگ با یک میلیون کشته و هزار میلیارد دلار خسارت برای ایران

با شعار فتح قدس از طریق کربلا

جنگی غیرعادلانه در خدمت بقاء استبداد دینی که در آن سال‌ها

تنها مقاومت ایران در منتهای میهن‌پرستی و دفاع از منافع ملی

برای حفظ جان و مال مردم ایران در برابر آن قد برافراشت

و برچسبهای رذیلانه بسیار به جان خرید

تا زمانی که ارتش آزادیبخش ملی درِ تنور جنگی خمینی را گل گرفت

خامنه‌ای ۳۱شهریور ۹۹: «جنگ به‌طور طبیعی یک پدیده سهمگین و خشن هست اما برای ما از این پدیده سهمگین و خشن ۸ساله، این برکاتی که من حالا چند تای آنرا شمردم برای ما حاصل شد و بیش از اینها است. یعنی ما از جنگ بشارت به‌دست آوردیم، پیشرفت به‌دست آوردیم، طراوت به‌دست آوردیم. آورده برای ما داشت.

بحث مدافعان حرم هم که من یک اشاره‌یی کردم جزو بحثهای حیرت‌انگیز زمان ماست که حادثه بسیار مهمی است در یک صف واحد رزمنده سوری و لبنانی و عراقی و ایرانی و افغانی، همه در کنار هم برای یک هدف، حرکت می‌کنند این چیز عجیبی است این جزو پدیده‌های بزرگ زمان ماست و این البته از همان برکات دفاع مقدس است.»

آخوند روحانی در تابستان گذشته گفت سپاه از ثمرات جنگ است.

آخوند روحانی ۳۱تیر۹۷: «ما در جنگ ۸ساله یک نیروی نظامی دوم قویی متولد شد یعنی ۸سال جنگیدیم. یک نوزادی تبدیل شد به یک جوان برومند قوی. ما یک ارتش داشتیم دیگه تبدیل شد به دو تا ارتش. ما یک ارتش داشتیم یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم توی جنگ درست شد.»

پس تا سپاه جنگ و جنایت هست، ظلمت آخوندی و ولایت فقیه هم برقرار است. باید با آن جنگید. بدون جنگ ساقط نمی‌شود. استراتژی ارتش آزادیبخش ملی از آغاز بر همین پایه بنا شده و کانون‌های شورشی در همین مسیر هستند.

در اطلاعیه شماره ۱۰ گفتیم که:

«پاسخ واقعی و ضروری و حقیقی در جنگ صد برابر و شورشگری حداکثر، بوده و هست و خواهد بود.

آنقدر که از طریق کانون‌های شورشی به ارتش آزادیبخش ملی اعتلاء یابد و سپاه دشمن ضدبشر را در هم بکوبد».

خامنه‌ای از سال‌ها پیش می‌گفت: «سپاه و بسیج مطمئن‌ترین حافظ امنیت» رژیم است (۲۸ اسفند ۷۸). چنگ انداختن سپاه پاسداران بر بخش اعظم اقتصاد ایران نیز برای تحکیم موقعیت آن است. آن‌قدر که یک مقام آمریکایی گفت: «اگر شما در ایران معامله تجاری بکنید دانسته یا ندانسته با سپاه سر و کار دارید» (الیوت آبرامز- ۲۸ اردیبهشت۹۶).

ارتش آزادیبخش ملی ایران - شماره ۲۴ – ۲۳فروردین۱۳۹۹

خامنه‌ای در ۱۳اسفند به صراحت گفت بر آن است از بلا و تهدید کرونا، نعمت و فرصت بسازد. منظورش این است که کرونا را بر ضد سرنگونی رژیم ولایت فقیه با تلفات کلان انسانی برای حفظ این رژیم به کار گیرد.

این بلا به‌نظر ما بلای آن‌چنان بزرگی نیست، از این بلاها بزرگتر هم وجود داشته و دارد، خودمان هم در کشور مواردی را مشاهده کردیم. . . .

و مطلب آخر هم این است که مسأله یک مسأله گذرا است، یک چیز فوق‌العاده نیست، از این حوادث در کشور پیش می‌آید، البته من نمی‌خواهم مسأله را خیلی کوچک بگیرم، اما خیلی هم بزرگش نکنیم مسأله را. یک قضیه‌یی است پیش آمده، یک مدتی که انشاءالله خیلی طولانی نخواهد بود، این برای کشور وجود خواهد داشت بعد همه رخت برمی‌بندد و می‌رود و می‌تواند تجربیاتی که ما در این زمینه به‌دست می‌آوریم و فعالیتی که مردم می‌کنند، دستگاهها می‌کنند و در واقع یک رزمایشی، رزمایش عمومی در این زمینه انجام می‌گیرد این می‌تواند یک دستاورد باشد. اگر این دستاوردها را داشته باشیم، بلا برای ما تبدیل می‌شود به نعمت، تهدید تبدیل می‌شود به فرصت.

اینچنین برای خلیفهٔ ارتجاع هر مرگ یک فرصت و یک نعمت است.

خمینی هم جنگ را «نعمت الهی» می‌دانست. برای حفظ رژیم ولایت فقیه که آن را واجب‌ترین واجب‌ها اعلام کرد ۸سال به جنگ ضدمیهنی با عراق ادامه داد. یک میلیون اتباع ایران را به تنور جنگ ریخت. ۲میلیون معلول و مجروح و ۴میلیون نفر آواره شدند. وزارت آموزش و پرورش خمینی در ۱۵دی ۱۳۶۷ اعلام کرد در طول جنگ ۴۴۰هزار دانش‌آموز را به خط مقدم یعنی بر روی میدانهای مین فرستاده است. رژیم تا همین اواخر در روز ۸آبان تحت عنوان روز بسیج دانش‌آموزی یادواره ۳۶هزار تن از دانش‌آموزان قربانی را برگزار می‌کرد.

خمینی برای حفظ نظام بعد از آتش‌بس به قتل‌عام مجاهدین «سر موضع» در زندانهایش حکم کرد و فتوا داد:

«از آنجا که منافقین خائن به هیچ‌وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست. ... و با توجه به محارب بودن آنها و جنگهای کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور...

و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کـرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.‌»

بعد هم در پاسخ به سؤالات سرجلاد قضاییه وقت، هیچ شکافی باقی نگذاشت. حکم قتل‌عام را آببندی کرد و نوشت: «در تمام موارد . . . هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید» (کتاب جنایت علیه بشریت صفحه ۴۹۷).

در آن روزگار برای ناظرانی که با طینت دجال و ضدبشری ولایت فقیه آشنا نبودند، عملکرد خمینی در ماجرای گروگانگیری و در جنگ‌افروزی و قتل‌عام و صدور ارتجاع و تروریسم، به‌سادگی قابل فهم نبود. هم‌چنان‌که نمی‌دانستند چرا می‌گفتیم و می‌گوییم که تنها هماورد تاریخی و ایدئولوژیکی ولایت‌فقیه، اسلام بردبار و دموکراتیک مجاهدین است. ۴۰سال گذشت و این هماوردی در جمیع جهات در عرصهٔ سیاسی و اجتماعی ایران و در پهنهٔ منطقه‌یی و بین‌المللی هم‌چون روز روشن شد.

امروز هم در موضوع کرونا در وهله اول مشکل بتوان فهمید که چرا خامنه‌ای و روحانی به‌خاطر همان اقتصادی که خمینی می‌گفت مال خر است، در فرستادن مردم به کام مرگ کرونا منفعت و اصرار دارند. مگر نمی‌فهمند که وبال گردنشان خواهد شد؟ اما چاره‌ای ندارند و بین بد و بدتر ناگزیر بد را انتخاب کرده‌اند.

خامنه‌ای و روحانی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی در شرایط تحریم، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفته‌اند. این «به سر کار» فرستادن زحمتکشان اعم از کارگران و کارمندان ادامه همان خط کار جنگ ضدمیهنی و قتل‌عام زندانیان در شرایط امروز است.

اگر برای رژیم ولایت فقیه هر مرگ یک فرصت و یک نعمت است، ما باید با شورش و جنگ صد برابر آن را به تیک‌تاک قیام و ناقوس سرنگونی تبدیل کنیم. فرصت استبداد دینی و رژیم دجال و ضدبشری به پایان رسیده است.

شورشگران پیروزی می‌سازند.

۱۳۹۹ شهریور ۳۱, دوشنبه

بیانیه مشترک ۳۰۰ جامعه ایرانی در حمایت از کشیدن ماشه تحریمها علیه رژیم آ...

https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/
https://twitter.com/ertebatm2013
https://telegram.me/Ertebat_M
یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm
#Maryam_Rajavi #Iran #FreeIran2020 #مجاهدین #PMOI #نوید_افكاری   #مریم_رجوی
 #اعدام_نکنید   #قیام_تنها_جوابه #آزادشان_کنید

حماسه‌های خاموش مجاهدین در زوایای پنهان جنگ ضدمیهنی داستان اسیران جنگ

Maryam Rajavi’s message to the participants in the Exhibition of 120,000...



#Maryam_Rajavii’s message to the participants in the Exhibition of 120,000
#Iran #FreeIran2020 #مجاهدین #PMOI #نوید_افكاری #مریم_رجوی
#اعدام_نکنید #قیام_تنها_جوابه #آزادشان_کنید

... https://youtu.be/41QwPVi0hts via @YouTube

۱۳۹۹ شهریور ۳۰, یکشنبه

اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت:زندانیان قیام در شکنجه‌گاههای مخوف اطلاعات، سپاه و نیروی انتظامی زندان عبرت سپاه در شیراز

 


 

زندانیان قیام در شکنجه‌گاههای مخوف اطلاعات، سپاه و نیروی انتظامی، زندان عبرت سپاه در شیراز یک شکنجه‌گاه قرون‌وسطایی

شورای ملی مقاومت ایران -سربرگ

زندانیان قیام در شکنجه‌گاههای مخوف اطلاعات، سپاه و نیروی انتظامی

زندان عبرت سپاه در شیراز یک شکنجه‌گاه قرون‌وسطایی

فراخوان به بازدید هیات بین‌المللی از زندانها و شکنجه‌گاههای رژیم آخوندی و دیدار با زندانیان قیام

دژخیمان رژیم آخوندی علاوه بر شکنجه و اذیت و آزار دستگیر شدگان قیام در زندانهایی مانند گوهردشت، اوین، تهران بزرگ و ... آنها را قبل از انتقال به این زندانها در بازداشتگاههای موقت و مخفی وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و نیروی انتظامی مانند پلیس امنیت گیشا، پلیس امنیت اسلامشهر، پلیس امنیت نیلوفر و پلیس امنیت شهریار به‌شدت مورد شکنجه قرار داده‌اند. زندان عبرت شیراز یک شکنجه‌گاه مخوف است که صدها زندانی قیام توسط اطلاعات سپاه در آن شکنجه می‌شوند.

پلیس امنیت گیشا

۱. یک زندانی به‌نام الف- م پس از دستگیری ابتدا در پلیس امنیت نیلوفر با شوکر و باتون به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. سپس دستانش را از پشت به صندلی بسته و به‌شدت کتک زدند. در مرحله بعد دستهایش را از پشت با دست‌بند بسته او را روی زمین خوابانده و با پا روی قفسه سینه‌اش ایستادند. او را تهدید به تجاوز کردند و گفتند که اگر آنچه که ما می‌خواهیم را اعتراف نکنی و ننویسی این شکنجه‌ها را افزایش می‌دهیم.

این زندانی سپس به پلیس امنیت گیشا منتقل شد. در این محل زندانی را زیر یک میز کوچک به‌زور جا داده و ساعتها او را به‌حالت مچاله نگه داشته و با مشت و لگد و با باتون مورد ضرب و شتم قرار دادند. این یک شکنجه روتین در پلیس امنیت گیشا در مورد بازداشتیهای سیاسی است. همزمان با فحاشی و کلمات رکیک درصدد درهم شکستن او بر آمدند. این شکنجه‌ها بارها تکرار شد و دژخیمان از زندانی می‌خواستند اعترافات دروغ بکند. وقتی زندانی امتناع کرد شکنجه با کابل شروع شد. سردژخیم امین ناصری، سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب این زندانی را قبل از این‌که به دادگاه ببرند شخصاً با شوکر شکنجه کرد و به او گفت اگر اعتراف نکنی، ۱۰بار اعدام برایت صادر می‌کنیم.

۲. یک زندانی به‌نام ک-ج را در پلیس امنیت گیشا درحالیکه به شوفاژ بسته شده بود با ضربات لوله آب مورد شکنجه قرار دادند. او را زیر میز مچاله کرده و در همان وضعیت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در یک روش دیگر، در حالی‌که همه لباسهای این زندانی را در آورده بودند، مچ دو دست او را به مچ دو پایش زنجیر کرده و در همین حالت او را ساعتها با کابل و مشت و لگد و باتون شکنجه می‌کردند. بعد از چند روز در حالی‌که زندانی را در صندلی عقب خودرو خوابانده و سه نفر با پا روی او ایستاده بودند، تحویل اطلاعات سپاه دادند. این زندانی شاهد شکنجه شمار زیادی از بازداشت شدگان با شوکر و هم‌چنین شاهد تجاوز به چند جوان بازداشتی در پلیس امنیت گیشا بوده است.

۳. زندانی به نام ش- ن در پلیس امنیت گیشا در حالی که پابند فلزی به پایش بسته بودند با ضربات مشت و لگد و باتون تحت شکنجه قرار گرفت. بازجو با لگد آن‌قدر روی پابند فلزی کوبید که استخوان پایش شکست و بعد از گذشت ده ماه هنوز در گچ است.

۴. زندانی ج- ب توسط پلیس امنیت گیشا دستگیر شد. از پشت دستانش را بستند و از بالابر آویزان کردند و در همان حالت با شوکر و باتون او را شکنجه می‌کردند. پلیس امنیت گیشا نظیر اداره آگاهی شاپور یک مرکز مخوف بازداشت و شکنجه است.

پلیس امنیت شهریار

۵. زندانی الف- م در پلیس امنیت شهریار با ضربات شلاق های ساچمه‌ای (شلنگ آب که با ساچمه پرشده است) به سر و صورت و تمامی بدنش مورد شکنجه قرار گرفت و دست کم ۵۰ضربه با این شلاق دردآور به کف پایش زدند. ف-م و س-م نیز در پلیس امنیت شهریار با همین شلاقهای ساچمه‌ای و باتون شکنجه شدند. ح-ر و م-ع توسط پلیس امنیت اسلامشهر دستگیر شده بودند با همین روش و با چشم‌بند ساعتها مورد شکنجه قرار گرفتند.

بازداشتگاههای اطلاعات سپاه

۶. م-ع توسط اطلاعات سپاه دستگیر و به یک‌سوله بی‌نام و نشان منتقل شد و دو روز پشت سر هم او را با باتون و ضربات شوکر به نقاط حساس بدن که بسیار دردآور است شکنجه کردند.

ج- الف توسط اطلاعات سپاه دستگیر شد. وی را در یک سالن ورزشی یک هفته با شوکر و باتون شکنجه کردند. تمام مدت لباس به تن نداشت و با شوکر به نقاط حساس بدنش ضربه می‌زدند. یک زندانی دیگر به‌نام م-س را نیز در همان سوله، درحالیکه لباسی به تن نداشت با شوکر و باتون شکنجه می‌کردند.

اعدام مصنوعی

۷. اعدام مصنوعی شکنجه‌ایست که اطلاعات سپاه در مورد بسیاری از زندانیان قیام آبان اعمال می‌کند. برای برخی نیز صحنه پرتاب از بلندی ترتیب می‌دهد.

برای م. الف از بازداشت شدگان قیام دو بار صحنه اعدام مصنوعی ترتیب دادند. یک بار او را در صندوق عقب ماشین گذاشته و به محل دیگری منتقل کردند پس از بیرون آوردن از او خواستند که شهادتین بگوید و آماده اعدام شود. آنگاه در کنار گوش و اطراف او شلیک کردند.

در برخی موارد یک آخوند را می‌برند تا به زندانی بگوید قبل از اعدام شهادتین بگوید و اگر وصیتی دارد بکند. در یک مورد به زندانی غذا ندادند و گفتند که تو امشب اعدام می‌شوی سپس به او دست‌بند زده از سلول بیرون بردند.

ع-ر در بند ۲۴۰ اوین با چشم بسته به‌شدت مورد شکنجه قرار گرفت. سپس او را به محل دیگری بردند و گفتند وصیت بکن چون الآن می‌خواهیم ترا اعدام می‌کنیم. همه صحنه برای اعدام چیده شده بود. چهارپایه زیر پای زندانی گذاشتند و ساعتها این شکنجه روانی را ادامه دادند.

شکنجه کودکان و نوجوانان

۸. در میان بازداشت شدگان قیام ۹۸ شمار زیادی کودکان و نوجوانان زیر ۱۸سال به چشم می‌خورد که شدیداً شکنجه شده‌اند. از جمله الف - ک را با شوکر، باتون و شلاق شکنجه کردند و ناخنش را کشیدند. الف - م زندانی دیگری است که کمتر از ۱۸ سال داشت و با شوکر شدیداً شکنجه شده بود. شماری از بازداشت شدگان آبان ماه ۹۸ بارها مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. یک روش دیگر شکنجه این است که آب سرد در کف سلول باز می‌کنند و زندانی روزها در همین وضعیت در سلول باقی می‌ماند و دچار پا درد و کمر درد و عوارض وخیم دیگر می‌شود.

زندان زیر زمین در شیراز، اطلاعات سپاه (موسوم به عبرت)

۹. اطلاعات سپاه شیراز، زندانیان قیام را در زندان عبرت وحشیانه شکنجه می‌کند و بیرحم‌ترین زندانبانان را در آنجا به خدمت گرفته است. زندانبانان در این بند، یکدیگر را با القابی مانند جلال چپ دست، مجید کافر و حسین بی‌ناموس صدا می‌زنند. یکی از همین دژخیمان در سردر بند نوشته بود: «‌اینجا خدا وجود ندارد». شهید نوید افکاری و برادرانش در این بند زندانی بودند.

۱۰. در قیام آبان ۹۸ کلیه بازداشتی‌های مجروح را از بیمارستان به این زندان منتقل کردند. تعداد زندانیان بین ۳۵۰ تا ۴۰۰نفر است که در سلول‌های کثیفی به‌سر می‌برند. مابه‌ازای هر نفر یک متر مربع جا وجود دارد. زندانیان حق صحبت با یکدیگر ندارند و اگر کلمه‌ای بین آنها رد و بدل شود، تنبیه می‌شوند. قطع غذا به مدت یک هفته، یک نمونه تنبیه است. زندانیان از طریق دوربینهای مداربسته مستمراً کنترل می‌شوند. در زندان عبرت از بهداشت و رسیدگیهای پزشکی خبری نیست. زندانی برای حمام کردن در زمستان باید با آب سرد در حیاط زندان استحمام کند. در این بند زندانی از تماس تلفنی محروم است.

۱۱. زندانیان در این زندان با چشم بسته مورد شکنجه قرار می‌گیرند. زندانی را از سقف آویزان کرده و با کابل بر دست و پا و انگشتان وی می‌زنند. در بسیاری موارد انگشتان زندانی می‌شکند. یک شکنجه دیگر لخت کردن زندانی و گذاشتن او زیر آفتاب سوزان یا در سرمای شدید است. بسیاری از بازداشت شدگان آبان ۹۸ پس از شکنجه‌های وحشیانه بدون هیچگونه رسیدگی رها شده و پای برخی از آنها که در اثر شکنجه مجروح شده بود دچار عفونت شد. ناخن برخی از زندانیان قیام را کشیدند. سه تن از دستگیر شدگان قیام آبان در این زندان زیر شکنجه به‌شهادت رسیدند.

۱۲. زندانیان اعدامی را شب قبل از اجرای حکم به سلول انفرادی به نام «ارشاد» منتقل می‌کنند. عوامل و کارگزاران رژیم به‌شدت مراقب هستند تا اسامی و مشخصات زندانیانی که در زندان عبرت هستند، به بیرون درز پیدا نکند و به‌دست نهادها و ارگانهای بین‌المللی نرسد.

مقاومت ایران بار دیگر دبیرکل ملل متحد، شورا و کمیسر عالی حقوق‌بشر و دیگر ارگانهای مدافع حقوق‌بشر را به اقدام فوری برای آزادی زندانیان قیام که در معرض شکنجه و اعدام قرار دارند، فرامی‌خواند و بر ضرورت بازدید یک هیات بین‌المللی از زندانها و بازداشتگاههای رژیم آخوندی و دیدار با زندانیان قیام تأکید می‌کند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۲۹شهریور۱۳۹۹ (۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰)https://www.facebook.com/Ertebat-Mostaghim-1052371034793113/
https://twitter.com/ertebatm2013
https://telegram.me/Ertebat_M
یوتوبhttps://www.youtube.com/user/ertebatm
#Maryam_Rajavi #Iran #FreeIran2020 #مجاهدین #PMOI #نوید_افكاری   #مریم_رجوی  
 #اعدام_نکنید   #قیام_تنها_جوابه #آزادشان_کنید

  #المعارضه_الایرانية #‌ایران #مسعود_رجوی  #کروناویروس #coronvirusuk  #COVID2019 #No2Rouhani #ارتباط_مستقیم